کمیته رهبری پ.ک.ک بهمناسبت سالیاد ۱۴ جولای؛ مقاومت روزهی مرگ بزرگ بیانیهای منتشر کرد. این بیانیه کمیته رهبری پ.ک.ک که در سایت رسمیاش پخش شده؛ بهشرح زیر است:
" وارد ما جولای شدهایم، ماهی که در آن شکوه ملیمان را بهدست آوردهایم. ما در سالیاد مقاومت روزه مرگ بزرگ در ۱۴ جولای ۱۹۸۲هستیم. ابتدا به رهبر آپو آفریننده این اقدام بزرگ درود میفرستیم. به این مناسبت از رفقا خیری دورموش، کمال پیر، آکیف یلماز و علی چیچک که این رشادت بزرگ را آفریدند و از همه شهدای آزادی با احترام یاد میکنیم.
وقتی به سالیادی جدید قدم میگذاریم باید بهشیوهای درستتر و عمیقتر و همهجانبه؛ مقاومت روزه مرگ بزرگ را درک کنیم. زیرا این مقاومت بزرگ؛ روح مقاومت درست و خط پیروزی را به ما نشان داده است. راه زندگی و مبارزات ما را روشن کرده است. خط مقاومت ۱۴ جولای؛ درستبودن تمام مقاومت دموکراتیک و انقلابی ما را که بهعنوان یک جنبش و یک خلق علیه حملات نابودگرانه فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ انجام میدهیم؛ نشان میدهد. در مبارزه نابودی ذهنیت و سیاست نابودگر و فاشیست ما تمام نیرویمان را از درسهای این مقاومت عظیم تاریخی دریافت میکنیم.
این اقدام ایدئولوژیک سرافرازانه که سیاست فاشیست و نابودگر را شکست داد؛ با موفقیت انجام شد
۴۰ سال از مقاومت روزه مرگ بزرگ در ۱۴ جولای ۱۹۸۲ گذشت. انسان اگر دقت کند میبیند که امروزه یاد آنان بسیار تازه است و تاثیرشان از قبل بیشتر است. چرا؟ زیرا موضع و اقدامی که میبایست در زمان و مکان خودش انجام میگرفت؛ اقدام مقاومت بود! بهدلیل اینکه گرایش عمیق انکار و حذف بر جامعه کورد تحمیل میشود؛ فاجعهای بزرگ است و به باوری که بر اساس خط جانفدائی بنا شده باشد؛ نیازمند است. چونکه بهعنوان یک پیروزی بزرگ ایدئولوژیک که ذهنیت و رویکرد سیاسی فاشیسم نابودگر را شکست داد و وجود آزادی کوردها را تضمین نمود؛ با موفقیت انجام گرفت.
رهبر آپو درباره مقاومت بزرگ زندان که اوج آن در مقاومت روزهی مرگ ۱۴ جولای بود؛ گفته بود: "یک پل بزرگ و محکم از مرگ بهسمت آزادی درست شده است". همچنین از خلق و جنبش خلق خواست که با باور تمام بر این پل محکم و سترگ عبور کنند و بهطرف زندگی آزاد گام بردارند. بهعنوان جنبش و خلق؛ ۴۰ سال است بر این پل به مبارزه آزادی ادامه دادهایم. ما مبارزه آزادی که مدت ۵۰ سال است تحت فرماندهی مظلوم، کمال و خیریها خود را سازماندهی کرده و جلو میبریم.
نباید انسان فقط بگوید "مقاومت زندان" یا "مقاومت روزه مرگ ۱۴ جولای" و از کنارش رد شود. خیلی مهم است که انسان این مقاومت را بهطور درست و دقیق بفهمد و بر اساس آن تلاش نماید تا ملزوماتش را انجام دهد. یادمان نرود، همانطور که رهبر آپو تاکید کرده است؛ باید مبارزه زندان؛ جایی که نبرد سختی در جریان است را بهپیروزی برسانیم. در قرارگاه دشمن که میگوید "من بر هر چیزی کنترل دارم"، ضربه سخت و کشنده به دشمن وارد میگردد. مقاومت روزه مرگ ۱۴ جولای نهتنها به دشمن ضربه زد؛ ذهنیت و سیاست اشغالگر و نابودگر را بهتمامی شکست داد و بدین شیوه پیروزی مبارزهی وجود و آزادی خلق کورد را تضمین نمود."
۴۰ سال بعد نیز مقاومت راهمان را روشن میکند
آنها چگونه این را انجام دادند؟ قطعا آنها با آگاهی، باور، اراده و مسئولیتپذیری این را انجام دادند. هرچند کسی به آنها دستور نداده بود؛ آنان از رهبری، حزب و خط آزادی فرمان گرفتند. موقعیت راست و درست را دیده و بدون آن که کسی چنان انتظاری داشته باشد؛ تصمیم گرفته بودند که آن مسئولیت خود را انجام دهند. مشخص است که آنان پیروز شدند؛ زیرا فلسفه زندگی و اراده آنان این بود که "آنقدر زندگی را دوست دارند که در راهش بمیرند". چون که دارای این باور بودند که "پیروزی در جنبش آپویی را میبینند" موفق شدند. ۴۰ سال گذشت اما حقیقتی که امروز هم از آن یاد میشود و با درسهای ارزشمندش راه زندگی روزانه و مبارزاتمان را روشن میکند؛ حقیقت این مبارزه است. معلوم میشود کسانی که این مقاومت را انجام دادهاند، دارای یک زندگی درست و انسانیاند. در اساس علنا معلوم میگردد آنهایی بهراستی با آزادی زیستهاند؛ خیری، کمال، حقی و علی چیچک هستند.
لذا مهم است که حقیقت مقاومت روزه مرگ ۱۴ جولای بر اساس آموزش درسهای غنی از همه لحاظ درک و فهمیده شود. جنبشمان و خلقمان این تصمیم تاریخی را بهعنوان "تصمیم عزت ملی" نامگذاری کردند. اعلام نمودند که به این تصمیم و اقدام مهم؛ بهعنوان جنبش و خلق سربلندیم. تحت حملات اشغالگرانه و نابودگرانه، همه انواع تشکیلات سرکوب و پراکنده شده بودند؛ تسلیم میشند و درحال متلاشی شدن بودند. در آن شرایط حقیقت انسانی و اجتماعی آشکار گردید، با جان، باور و فکر آزادی؛ شخصیت و شرایط اجتماعی جدید شکل گرفت و این بهعنوان سرآغاز حرکت بهسمت انسان آزاد و جامعه دموکراتیک معرفی شد.
همه تلاشها در خط مقاومت گسترش یافت
پس از این مبارزهی عظیم؛ همه مبارزات دیگر در کوهستان، در شهرها، دشتها و زندانها در خط مقاومت زندان جان گرفتند. مبارزه بر اساس ارادهی روزهی مرگ ۱۴ جولای پیش رفت و توان و نیروی خود را بازیافت؛ چنان که یک ضربهی محکم به دشمن زد و به یک جنبش آزادیخواهی در سطح منطقهای تبدیل شد. این؛ حقیقت مبارزه ۱۴ جولای و سطح پیشرفت و دستاوردهای ۴۰ سال را نشان داد. در چنین شرایطی اگر راه و مسیر بهدرستی مدیریت شود؛ هیچ دشمنی یارای ایستادگی نخواهد داشت؛ هیچ مانعی نخواهد بود که رد نشود و هیچ موفقیتی نخواهد بود که بهدست نیاید.
ما میدانیم که روحیه و اراده مقاومت ۱۴ جولای در ۱۵ آگوست ۱۹۸۴ و پس از سال ۱۹۹۰ به قیام خلق و انقلاب آزادی زن تغییر یافت و بر این اساس پیشرفت عظیمی بهدست آورد. باید این تاریخ جدید را مورد تحقیق قرار داد که چگونه مبارزات گریلا و خلق باهم جلو رفت و انقلاب دوبارهزیستن ملی را رقم زد و چگونه اشغالگری و قتلعام در کوردستان را شکست داد و خلق کورد را بهسوی هستی آزاد کشاند.
ما بهخوبی میدانیم دشمن که نتوانست موفق شود و مبارزهی گریلا و خلق را شکست دهد؛ از ۶ می ۱۹۹۶ بهبعد، بیش از هر زمانی به رهبر آپو حمله میکند و از ۹ اکتبر ۱۹۹۸ درحال دنبالکردن توطئه بینالمللی است. اینجا در فضایی که مقاومت گریلا و خلق بر اساس خط قهرمانی پیش میرود؛ گام ابتدایی انقلاب آزادی زن برداشته شده است و دشمن اشغالگر و نابودگر برای ممانعت از اینها به رهبر آپو حمله میکند و ما دیدیم که علیه این وضعیت، مقاومت جانفدایی ۳۰ ژوئن بهوجود آمد.
مانند ۱۴ جولای باید بهخوبی راه ۳۰ام ژوئن را بفهمیم
اقدام فدائی رفیق زیلان (زینب کناجی) در ۳۰ام ژوئن ۱۹۹۶ در درسیم که ضربهای مهلک بر دشمن ستمگر بود؛ هم نشان داد که راه گریلای دوره نوین چگونه باید باشد، هم نشان داد که چگونه باید از رهبر آپو دفاع نمود. همچنین توان زن آزاد را به دوست و دمشن نشان داد و به موضع تاریخی مبدل شد.
در این باره آنقدر که درک درستی از راه ۱۴ جولای داریم؛ باید بههمان شیوه بهخوبی راه فداکارانه ۳۰ام ژوئن را نیز درک کنیم. میبینیم که این راه فداکارانه براساس انقلاب آزادی زن؛ به روح آزادی و آگاهی و اراده در تمام جهان مبدل شده و بر زنان کشورهای مختلف جهان تاثیر نهاده است. چرا؟ زیرا مانند مقاومت روزه مرگ ۱۴ جولای؛ اقدام فدائی زیلان در درسیم در موقعیت و زمان مناسبش بود. چون که اثبات کرد با روشنسازی همه تاریکیها؛ پاسخ سرکوب فاشیستی و نابودگرا را میدهد و با زبانی که دشمن آن را میفهمد؛ ستمگران را مجازات میکند و ستمدیدگان را سازمان میدهد، همچنین نشان داد چگونه با ضربهزدن به ستمگران؛ آزادیخواهی پا میگیرد.
ما میدانیم که بردگی و استثمار زن؛ اساس همه اشکال بردگی است، لذا آزادی زن اساس همه اشکال آزادی است. جامعه آزاد بدون آزادی زن و پیشاهنگی زنان آزاد حاصل نمیشود. در این باره مفهوم و درک اینگونه است: یک پیکارگر آزادی موضع درستی علیه حملات نابودگرانه به انقلاب آزادی و رهبر آزادی اتخاذ کرده است.
لذا لازم است مانند مقاومت ۱۴ جولای؛ بهخوبی و عمیقا و از تمام زوایا حقیقت زیلان را بفهمیم. حقیقت زیلان مشخص نمود که شخصیتی که جدی، سازمانیافته و پایبند آرمان آزادی است؛ میتواند هرکاری بکند. تنها چنین شخصیتی میتواند دستاورد عظیمی داشته باشد و ضربات سنگینی بهدشمن بزند. میتواند هر نوع اقدامی در برابر مواضع دشمن انجام دهد.
حقیقت زیلان؛ قانون زندگی آزاد است
این را از یاد نبریم که انقلابمان؛ انقلاب آزادی ملی، با مقاومت روزهی مرگ در ۱۴ جولای آغاز گردید؛ با مقاومت فداکارانهی زیلان در ۳۰ ژوئن؛ علاوه بر اینکه عملکرد درست و کامل و موفقیتآمیزش را بهدست آورد؛ بههمان صورت یک مسیر حقیقی و برجستهی آزادیخواهی را ایجاد نمود و دوباره با پیشگاهنگی انقلاب آزادی زن و زن آزاد، پیروزی را تضمین کرد. باید به این فکر کنیم که رهبر آپو چگونه مقاومت ۳۰ام ژوئن را ارزیابی کرد و گفت: "زیلان فرمانده است و ما جنگاور او هستیم." همچنین زیلان را "الههی آزادی" نامید. نیز روشن کرد که زنی که با فرهنگ الههها بزرگ شده و آزاد شد؛ به فرماندهی همه انقلابات آزادیخواهی تبدیل شد. حقیقت زیلان را بهعنوان "قانون زندگی آزاد" معرفی کرد.
ما امروز در وضعیتی هستیم که جنبش و کادرها با روحیه و راه مقاومت ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن مبارزه میکنند. ما شاهد یک سال دیگر این مقاومت عظیم هستیم. پیش از هرچیز باید بدانیم که مقاومت ۱۴ جولای و ۳۰ام ژوئن نشانگر استقامت و قهرمانی و فداکاری عظیماند. این نیز در ارتباط با خط زندگی آزاد و رهبری آن حاصل گردید. بر این مبنا این هدفمان با خودانتقادی و تحلیل عمیق بهدست آمد.
از طرف دیگر مقاومت ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن از بعد ضربهزدن محکم و ویرانگر به دشمن یک موفقیت بزرگ است؛ ضربهای مهلک برای شکست دشمن و انداختن وی به زبالهدان تاریخ!
امروز قیام خلق کوردستان در راه انقلاب آزادی و قهرمانی و فداکاری، در این عرصه مشخص شده است و این حقیقت یک خلق فداکار و بینظیر در تاریخ است! معلوم است انتظار خلق برای حقیقت و رهبری تنها از این راه میسر است.
محال است فاشیسم بتواند در برابر مبارزه سراسری؛ بهحیاتش ادامه دهد
از این رو مبارزه دموکراتیک انقلابی؛ مبارزهای سراسری علیه فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ را دنبال میکند؛ لذا فاشیسم نمیتواند عمرش را تمدید نماید. در حقیقت توان و تاثیرگذاری مبارزه دموکراتیک علیه فاشیسم، این را تعیین میکند که فاشیسم کی و چگونه ساقط میشود. قطعا فاشیسم آ.ک.پ و م.ه.پ توانایی مقاومت بیشتر را ندارد.
معلوم است که درمبارزه سراسری علیه دیکتاتوری و فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ پیش از همه مسئولیت اصلی برعهده حزبمان و نیروهای گریلا و خلقمان و زنان و جوانان است. همه نیروهای ترکیه و سوریه و عراق منتظر پیشاهنگی ما هستند. اگر ما بهطرز درست و قاطعانهای پیشاهنگی کنیم؛ همه نیروهای انقلابی و دموکراتیک به دور این رهبریت جمع میشوند و یک اتحاد بهوجود میآید. آنگاه باید بیشتر از هر زمانی از رهبریت و پیشروان خود دفاع کنیم و از تجارب مبارزین سابق استفاده کنیم، نه فقط در کوردستان؛ بلکه در کشورهایی که کوردستان را اشغال کردهاند؛ باید به پیشرو انقلاب دموکراتیک تبدیل شویم و موضعمان برجستهتر باشد.
درباره چگونگی گسترش این مبارزات در امروز؛ خط پیروزی ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن این راه را برایمان روشن میکنند. در این مبارزه سراسری مذکور؛ وظایفمان را با موفقیت انجام میدهیم، در راه کمال پیر و زیلان جنگیده و پیروز میشویم.
گریلا میتواند به پیروزی برسد
مشخص است در جهت ناکام گذاشتن حملات جنگ روانی گستردهی سیستم فاشیست و نابودگر؛ باید مقاومت سراسری را دنبال کنیم. همه در این زمینه مسئولیم. مبارزه در هر زمینهای باارزش است. مبارزه در ترکیه و سوریه و عراق بهاندازه مبارزه در کوردستان ارزشمند است. مبارزه زنان و جوانان؛ قیام؛ اقدامات دموکراتیک و فرهنگی از مبارزه گریلا کمتر نیست. هر کس در هر جایی؛ هر چه در توان دارد و ممکن است را باید انجام دهد. باید هرطوری که شده تلاش کند. بدین شکل مبارزه سراسری به نابودی فاشیسم منجر میشود. همه میتوانند از خود محافظت کنند، مبارزه در هرجایی جریان دارد، اما شکی در آن نیست؛ نیرویی که رهبری این مبارزات را در دست داشته و پیروزی را تضمین میکند؛ مقاومت گریلاست.
در این زمینه جنبش فداکارمان به یک جنبش سراسری در هر ۴ بخش کوردستان مبدل شده و در خارج کوردستان نیز گسترده میشود. صاحب ۴۰ سال تجربه غنی است. با کسب تجربه؛ گریلایی در دوره نوین در همه عرصهها با قدرت و موفقیت بهکار میرود. موفقیت گریلا به مهارت و تاکتیک مبارزاتی وابسته است. در عرصه آگاهی؛ آرمان و فلسفه و پرنسیپ گریلا یکی میشود. این نیز با حساسیت و دقت و انضباط و سازماندهی و نیروی فرماندهی گریلا ممکن شده است و بدین وسیله نبرد گریلا بهنتیجه میرسد.
رهبر آپو همواره بر دانایی و تاکتیک تاکید میکرد. میگفت: "در جنگ شکست نمیخوریم؛ بلکه در زندگی شسکت میخوریم" و میگفت: "اگر بخواهیم موفقیت نظامی بزرگ کسب کنیم، باید در زندگی موفق شویم." میگفت: "به صفوف پ.ک.ک بپیوندیم و در جنگ موفق شویم". همواره تاکید داشت که "پیروزی از راه تحزبیابی ممکن میشود". در این زمینه باید نبرد گریلا را در کوهستان و تپه و شهرها تقویت کنیم تاحدی که بتوانیم فاشیسم را نابود کنیم. پیش از هر چیزی باید مبارزه ایدئولوژیک و سازمانی را تقویت کنیم. بادی در مبارزه ایدئولوژیک و سازمانی موفق عمل کنیم. این شامل مبارزه طبقاتی، مبارزه مابین جنسیتها و تبعیض جنسیتی، مبارزه روانی و خودپروری است. به زبان دیگری؛ طبق اهدافتان خود را آماده کنید؛ آن را بفهمید و انضباط و سازمانش بدهید. بهتر با رفقایتان هماهنگی کنید و به هم گوش بدهید و همدیگر را دوست بدارید. به هم احترام بگذارید، در بلندترین سطح کاری و سازمانی باهم تصمیمگیری و عملکرد داشته باشید. باید سیستم تیم در صفوف گریلا را بهخوبی پیاده کنید. میگوییم "تیم و دسته". لااقل باید مطابق جوهر این واژهها عمل کنید. این دو واژه تنها در زمینه نظامی کاربرد ندارند؛ بلکه در ورزش و هنر و سیاست نیز کارآیی دارند. برای تشکیل تیم و دسته؛ باید افراد بهخوبی آموزش ببینند. از آموزش تک نفره تا آموزش گروهی؛ باید کار بهسختی و مشترکا کار شود. در حقیقت هرکسی بهسختی تلاش میکند تا عضو تیم شود. باید این را بهخوبی درک کنیم.
در این زمینه هرجا که باشیم، در هر لحظه از زندگی و مبارزات، باید ۲۴ ساعته و بیوقفه ملزومات پیروزی را تامین کنیم. باید زندگی کومونی و فعالیت مشترک و رهبری حزبی را اجرایی کنیم. باید خود را بهخوبی رشد دهیم. این راه کمال پیر است. در قالب تیم و دسته کار کنید و موفق شوید. خط مبارزاتی ۱۴ جولای بدین شیوه وارد عرصه شد. مگر با ۴ انقلابی بزرگترین پیروزی تاریخ بهدست نیاوردند؟ به حقیقت زیلان نگاه کنیم؛ آیا همه ارزشهای آزادی و اهداف آزادی در یک نفر جمع نشده است؟ مگر شخصیت زیلان نماینده یک زن آزاد در ذهن و اندیشه نیست که در برابر زنی که با ذهنیت و قدرت مردسالاری برای ۷ هزار سال بهمیان آمد؟! مگر حقیقت خلقها و ستمدیدگان و حقیقت زن در شخصیت او برجسته نشد؟! یعنی اگر انسان خود را رشد داد؛ خودش را سازماندهی کرد؛ در خط رهبری و حزبش خود را جلو برد؛ آنگاه وارد مبارزه شده و میتواند هر کاری انجام دهد.
بایستی بهتر در مورد خطمشی ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن تامل کنیم
حملات فاشیست افزایش یافته است. دامنهی جنگ گسترش یافته است. به عبارت دیگر، وظایف و دامنهی مبارزات ما افزایش یافته و پیروزی به هدفی بیپایان تبدیل شده است. اما ما قدرت و ارادهی انجام هر کاری را داریم. این خطمشی ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن است. خطمشی کمال پیر و زیلان نشان دهنده این واقعیت است. اگر ما بر خطمشی کمال پیر و زیلان همراه حزب باشیم، گریلا شویم، خلق شویم، ملت دموکراتیک شویم، متشکل و منضبط شویم، و زندگی اجتماعی را بر این پایه بنا کنیم، آنگاه هیچ نیرویی نمیتواند ما را شکست دهد. هر وظیفهای را با موفقیت به انجام خواهیم رساند و دشمن را شکست خواهیم داد.
اگر گریلا خود را اینگونه آموزش داده و سازماندهی کند، آن رهبری که خود را اینگونه سازمان دهد، در زندگی اجتماعی شرکت کرده و فداکار شود، قطعا در وظایف خود موفق خواهد بود. بنابراین، وظایف ما افزایش یافته و سختتر شده است، اما باید بدانیم که پیشرفت کرده و پیشرفت میکنیم، فرصت ما افزایش یافته، دانش و تجربه ما غنیتر است، پیش میرویم و قویتر میشویم. بنابراین، اگرچه ما مبارزی قوی بر اساس خطمشی رهبری و براساس خطمشی ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن شدهایم، اگر انقلاب خود را بیشتر توسعه دهیم، وظیفهای نیست که نتوانیم انجام دهیم. وقتی این نوع مبارزه را انجام میدهیم، باید در هر وظیفهای به موفقیت ایمان داشته و به خودمان اعتماد داشته باشیم.
به همین دلیل، باید بر خطمشی ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن قرار داشته باشیم. بیشتر بر ویژگیهای شخصیتی کمال پیر و زیلان تاکید کنیم. بیشتر بر ویژگیهای خطمشی رهبری تاکید کنیم. باید نسبت به خطمشی رهبری و شهدا، موضعی انتقادیتر نشان دهیم. رفقا در سنگرها فرصت کمی در دست ندارند و سطح درکشان ضعیف نیست. جوانترین و جدیدترین رفیق، به مانند فیلسوفان، چیزهای زیادی میدانند. حقیقت را به خوبی میشناسند، وقایع را عمیق میخوانند، راست و دروغ را تشخیص میدهند. البته باید دانش خود را افزایش دهیم. اما این کافی نیست. بلکه مشکل این است، که دانشهای خود را واقعی و به درستی عملی نکنیم. غلبه بر این مسئله، عزم و انضباط لازم دارد، نیازمند فردی سازمانیافته است.
رهبر آپو اینگونه تعریف نمودند: «شخصیت آزاد، شخصیتی سازمان یافته است». یعنی کسی است که زندگی خود را با آگاهی و ارادهاش هدایت میکند. بنابراین، ما باید بر این اساس آگاهی و اراده خود را توسعه دهیم. ما باید به نیرویی مبدل شویم که آنچه را که میدانیم، ارزیابیهایمان و تصمیمهایی را که میگیریم بهموقع و به وقتش اجرا کنیم. در این راستا باید با افزودن مهارتهای فردی به تمامیت سازمانیافتگی و رساندن خود به قویترین سازمانیافتگی، نیروی خود را افزایش دهیم. ما باید با برتری قدرت ایدئولوژیک - تشکیلاتی خود بر برتری فنی دشمن غلبه کنیم و آن را با شکست مواجه کرده و از آن گذار صورت دهیم. بنابراین ما باید منابع نیرویمان را به درستی مورد استفاده قرار دهیم. در واقع مشکل تا حدودی از اینجا سرچشمه میگیرد. نگرشهای فردی، رفتارهای فردی، ناتوانی در غلبه بر ویژگیهای نظم قدیم، روحیات خرده بورژوایی، احساسات، رویکردها، نگرشهای لاابالی، سطحینگری، بیحساسیتی، رویکرد و ذهنیت «هیچ اتفاقی نخواهد افتاد» و غیره؛ وقتی این نگرشها و رفتارها با هم ترکیب میشوند و به حوزه پیشاهنگی سرایت بکند، خطراتی هستند که بیشترین آسیب را به بار میآورند. آنها را دست کم نگیریم؛ بالعکس همه الزامات سازماندهی، زندگی جمعی و کار جمعی را توسعه دهیم. همانطور که خود را بر این اساس سازماندهی کرده و مشارکت کنیم، باید بر اساس خطمشی سازمانیافته با نگرشها، رفتارها و درکهای اطراف ما که به چنین اصول و اقداماتی لطمه میزند و خلاف آنها است، مبارزه کنیم. آنها را نادیده نگیریم، چشم بر آنها نبندیم و سازش نکنیم. فراموش نکنیم که مبارزه سیاسی-نظامی که در خطمشی پیروزی در جریان است، تنها با یک ایستار خطمشی ایدئولوژیکی-سازمانی پیروزمندانه میتواند تحقق یابد، ظهور کند و به نتیجه برسد.
در این راستا، مبارزهی تشکیلاتی و ایدئولوژیک را بر اساس مبارزات حزبی و نیز مبارزه طبقاتی و جنسیتی تقویت خواهیم کرد. ما رهبری حزب و گریلا، کار و زندگی مشترک را به اوج خواهیم رساند. این سطح موفقیت است. این امر با شکست نفس و رعایت موازین و رفتار و زبان به دست میآید. جنگاوران انقلابی خود را از محیط اطراف جدا نمیکنند. او دائما درحال جذب اطرافیان بوده و به سوی راه درست آنها را رهبری میکند. حقی قرار و مظلوم دوغان و معصوم کورکماز اینگونه بودند. بریتان و زیلان و نودا و سارا و دلال اینچنین بودند. به خاطر این بود که با مشکلات مواجه میشدند، خود را از اطرافیان جدا نمیکردند، آنها را با موانع مواجه نمیکردند. دائما از اطرافیان خود حمایت کرده و به آنان نیرو میبخشیدند و مشکلات را حل میکردند. مبارزان پیشگام آپویی اینگونه افرادی هستند. این راه انقلابی پیشروست. این درس اصلی ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن است. ربطی ندارد که انسان راست و غلط را از هم تشخیص نمیدهد. درک موفقیت به دست آمده در این زمان، از نظر تاریخی، از طریق چنین موضعی است.
تمامی رفقا به عنوان یک جامعه در بالاترین سطح درک هستیم. خود را در خطمشی رهبری و شهدا سازماندهی میکنیم و هیچ مانعی در مقابل ما وجود ندارد، آنچه باقی میماند تلاش ماست. به مبارزه داخلی، طبقاتی و جنسی به صورت واقعی و مؤثر نیاز داریم. وقتی این را به انجام میرسانیم، دیکتاتوری فاشیستی هر کاری انجام دهد، نیروهای مدرنیته سرمایهداری و طبقه همکار هرطور عمل کنند، رهبری انقلاب میتواند در هر موضع و مبارزهای حقیقت را بیابد. پیروزی در این دوره اینگونه است.
بر این اساس، بار دیگر شهادت خیری، کمال، عاکیف، علی و زیلان را با احترام و قدردانی گرامی میداریم. از تمامی رفقا میخواهیم با روحیه ۱۴ جولای و ۳۰ ژوئن و خطمشی پیروزی خود را سازماندهی کنند. براساس حقیقت زیلان و کمال و بر روی خطمشی پیروزی به وظایف خود عمل کنند. بایستی مانند این جنگاوران باشند".