◼️ ابتدا گفتند عملیات کنترل گاره است و حالا میگویند عملیات آزادسازی اسیران بود. هفته قبل رجب اردوغان گفت بزودی یک مژده به مردمش خواهد داد و گویا این مژده درباره پیروزی ارتش در گاره بود. آنچه که تبلیغ میکردند موجب قطع ارتباط کوهستانی با قندیل و کلید تدارک تصرف شنگال- روژاوا خواهد شد. ولی سرانجام او با این توهمات، پیراهن سیاه بر تن ملتش کرد و با دستان آلوده به خون اسرای نظامی خودشان از گاره برگشت.
سیزده اسیر جنگی که پ.ک.ک سالها زیر حملات شبانهروزی ترکیه به مناطق حفاظتی مدیا از آنان محافظت کرده بود این بار با بمبهای ویرانگر شیمیایی که توسط دهها جنگنده بمب افکن فرود آمدند در یک تونل قتلعام شدند. مأموران اطلاعاتی میگویند ٧٠ فروند هواپیمای جنگی به همراه دهها فروند هواپیمای جاسوسی و صدها کماندوی ارتش در این عملیات شرکت کرده بودند.
آنها که از یک عملیات منحصر به فرد در جهان "که فقط قوای ترکیه میتواند انجام دهد" حرف میزدند و همه چیز خود را وسط گذاشته بودند، دست از پا درازتر بازگشتند و آنچه که "پنجه عقاب" مینامیدند را اکنون "پنجه کلاغ" هم نمیتوانند بخوانند.
این درهم شکستگی علاوه بر ابعاد نظامی، موجب یک سقوط عمیق روانی در فضای سیاسی ترکیه شده که هیچ پاسخی به سئوالات خود پیدا نمیکند. بسیاری از مردم حتی نمیدانستند چنین اسرایی وجود دارند چون پرداختن به آن در بلندگوهای رسمی و غیررسمی ممنوع شده بود و رسانهها حق نداشتند تصاویر فراخوانهای متعدد این اسیران که توسط ه.پ.گ برای عموم منتشر شده بود را بازنشر کنند.
تلاش خانوادهها برای پیگیری سرنوشت فرزندان یا همسرانشان از طریق مراجع رسمی نیز بینتیجه بود. حکومت میتوانست با آغاز فرایند چارهیابی صلحآمیز مسئله کورد و پایان دادن به جنگ، آنها را به خانه بازگرداند نه با یک بمباران چنین وحشیانه که بدنشان را تکه تکه کند.
ترکیه تاوان این پنهانکاری را پس میدهد تا جایی که اردوغان به عنوان رئیسجمهور و فرمانده کل قوا مجبور به دروغگویی شد و در سخنرانی روز دوشنبه پانزدهم فوریه در زادگاهش شهر ریزه چارهای نداشت غیر از اینکه مدت اسارت این نظامیان که ۵ تا ۶ سال بود را به ۵ تا ۶ ماه بکاهد.
در حین همان سخنرانی، مادر یکی از اسرای کشته شده فریاد میزد که اردوغان چرا فرزندان خودت را به سربازی و جنگ نفرستادی؟ اردوغان اما روز سهشنبه نیز در سفر به ارزینجان به هذیانگویی در جمع طرفداران کرایهای خود که میانشان چای رایگان پخش میکند ادامه داد.
فاشیسم دوباره صورت خود را به مشت پ.ک.ک کوبید اما اینبار سنگینی شکست چنان بود که بجای کبودی صورت، کمر فاشیسم را خم کند و به خلق کورد که دردمند آمدن ٢٢مین سالگرد اسارت رهبرش عبدالله اوجالان بود، سرزندگی و روحیە دوباره ببخشد. چشاندن طعم تلخ شکست بر ترکیەی اشغالگر به معنای چشاندن طعم شیرین پیروزی بر کوردها بود.
این پیروزی بطور کلی نشانه سازمانیافتگی و توانایی پ.ک.ک، و بطور خاص مدیون سلحشوری، دلاوری و ایثارگری گریلاهای حاضر در مقاومت گاره بود که به تنهایی با دستانی خالی در سرمای ٢٠ درجه زیر صفر و میان برف در برابر یک ارتش درنده خوی تا دندان مسلح، با سینههای سپر کرده و قلبهایی مملو از عشق و باور به آزادی از حیثیت یک خلق ستمدیده دفاع کردند. آنچه در گاره با چیرگی بر اشغالگر انجام شد در صفحات تاریخ مبارزه خلق کورد با خطوط طلایی باید نگاشته شود چون براستی غرورانگیز بود. در سالگرد توطئه بینالمللی، بیگمان رهبر عبدالله اوجالان در امرالی به سازمانی که ساخته و پروش داده است افتخار میکند.
آنچه حکومت ترکیه و هواخواهان داخلی آن را کلافه میکند فقط این واقعه نیست، بلکه رمز وجودی پ.ک.ک است که هر زخمی به آن بزنی بیشتر جان میگیرد و با ضربه محکمتری تلافی میکند. مدام از خود میپرسند پ.ک.ک پس کی تمام خواهد شد؟ حتی اگر کشوری چند دهه مورد حملاتی چنین سنگین قرار میگرفت تاکنون بجز یک ویرانه چیزی از آن باقی نمیماند. اما پ.ک.ک نه تنها از بین نرفت بلکه قویتر شد. سرگیجگی دشمن از این بابت قابل درک است.
در این اثنی مسابقه محکوم کردن پ.ک.ک میان احزاب سنتی ترکیه نشان میدهد همه به غیر از حزب دمکراتیك خلقها و متحدان چپگرا و دمکراسیخواه اطراف آن از یک کاسه تغذیه میکنند، گرچه سر تصاحب سفره دعوا دارند.
مضمون دیدار خلوصی آکار وزیر دفاع و سلیمان سویلو وزیر کشور ترکیه از ج.ه.پ و اییی پارتی که "ائتلاف ملت" را در برابر دولت حاکم آ.ک.پ و م.ه.پ تحت نام "ائتلاف جمهور" تشکیل میدهند و همچنین اظهارات مجموع سران این احزاب گویای این واقعیت است که همگی از یک قماشند.
آنها را میتوان به برادرانی تشبیه کرد که گریبان یکدیگر را بخاطر میراث عثمانی گرفتهاند اما میخواهند خود را خانوادهای همدل در وقایع ملی نشان دهند. هر یک از آنها به دنبال بهرهبرداری سیاسی از کشته شدن ١٣ اسیر میگردند و جانهایی که میرود به غیر از ابزاری مناسب برای عوامفریبی، ارزشی برایشان ندارد.
سخنرانی آکار و سویلو در مجلس در روز سهشنبه شانزهم فوریه که قرار بود جزئیات عملیات گاره را شرح دهند نیز چیزی جز مهملبافی و گزافه گویی نبود. آکار همان حرفهای قبلی خود را تکرار کرد و سویلو طبق معمول در حال زباندرازی و فحاشی و نفرت پراکنی بود. آنها سعی کردند حکومت ترکیه را قدرتند جلوه دهند اما بخاطر تناقضات موجود سردرگم بودند که چه بگویند تا تلخی این شکست را کمی شیرین کنند.
البته که این شکست در درجه دوم متوجه به پارت دمکرات کوردستان است که علاوه بر همکاری اطلاعاتی با دشمن، هلیکوپترها و کماندوهای ارتش ترکیه از مناطق تحت کنترل آن بسوی گاره به پرواز درآمدند. بنابراین خائنین کورد هم در این شرمساری شریکند و تداوم پروپاگاندای رسانهای آنها علیه پ.ک.ک میتواند نوعی استفراغ ناشی از تبعات شکست ارباب باشد.
این شکست از سویی برای مجموع احزاب حاضر در دولت و پارلمان دولت اقلیم کوردستان و ادامه آنها در بخشهای دیگر کوردستان که سکوت برگزیده بودند نیز میتواند درسی باشد که ترس برادر مرگ است. گرچه کار از پند و اندرز گذشته است اما تکیه مستقیم یا غیر مستقیم به اشغالگر هیچ نتیجهای به غیر از زمین خوردن و خجالتزدگی در پیشگاه خلق درپی نمیآورد.◻️