خلق کورد باید یک پیروزی تاریخی کسب کند
اشغالگری امروز فاشیسم ترکیه یک جنگ کاملاً آشکار برای نابودی خلق کورد است. راه حل دردهای ما نه مهاجرت است، نه سکوت و نه خود کم بینی.
اشغالگری امروز فاشیسم ترکیه یک جنگ کاملاً آشکار برای نابودی خلق کورد است. راه حل دردهای ما نه مهاجرت است، نه سکوت و نه خود کم بینی.
چه گرگ مرا بخورد، چه سوار!
سوارکاری برهای را از چنگ گرگ گرفت
خودش سرش را برید، گوشتش را کباب کرد!
گوشت کباب شده فریاد میزد
چه گرگ مرا بخورد، چه سوار!
قدرت ذهن و تفکر و همچنین تجربیات تاریخی با داستانها و کلمات نوشته شده بسیار مرتبط است. گاهی استفاده از ضرب المثلها و داستانها به حدی میرسد که به عنوان کلمات مقدس دیده میشود. چون این تجربه مستمر نسلهای زیادی است که بارها بر روی آنها تکرار و تکرار شده است، از آن درس گرفتهاند و سینه به سینه آن را در تمام زندگی خود جای دادهاند و با چند کلمه آن را بیان کردهاند. به عنوان یک دستورالعمل اخلاقی برای نسلهای بعد و نوههای خود بیان کردند تا هر زمان که در مورد کاری شک داشتند و نمیدانستند چگونه آن را حل کنند، آنها را در زندگی خود راهنمایی کنند. اما قرب و جایگاه آن کلمات و تمثیلات زمانی آشکار میشود که قبل از وقوع فاجعه از آنها استفاده شود وگرنه «بعد از خیس شدن، دیگر پالتو چه فایدهای خواهد داشت؟» گاهی مضمون آن کلمات مثبت است، گاهی منفی.
خلق کورد مانند دیگر خلقهای این دنیا ضرب المثلها و تجربیات زیادی دارند که به تناسب زمان و مکان به یاد میآورند و میگویند. نیاکان ما گفتهاند: «چه گرگ مرا بخورد، چه سوار!» این یک تعبیر کوردی است که در مواقعی به کار میرود که فرد از کاری ناامید باشد و بود و نبود آن کار برای فرد یکسان باشد و انسان احساس آسیب پذیری کند. به عنوان مثال اکنون که باشور کوردستان توسط دولت اشغالگر ترکیه اشغال شده است، بخشی از خلق آماده هستند که دولت ترکیه که بزرگترین دشمن کوردها است، بیاید و وطن آنها را اشغال کند فقط به شرطی که خانواده بارزانی دیگر در قدرت نماند.
مسئولان باشور کوردستان به حدی در فساد و خیانت پیش رفتهاند که خلق باشور پس از این همه مبارزه و فداکاری برای رسیدن به آزادی، از کرده خود پشیمان شده و حسرت رژیم ظالم صدام را دارند که هزاران کورد را کشت و قتلعام کرد. این طرز تفکر را در روژهلات کوردستان که خلق منتظرند قدرتهای خارجی مانند آمریکا و اسرائیل بیاید و آنها را نجات دهد تا حد زیادی دیده میشود! چه چیزی در تاریخ و ذهن کوردها باقی مانده که خود را اینقدر ناتوان و درمانده و شایسته مرگ میدانند؟! در تاریخ کوردها، قیامها و مقاومتهای بزرگ زیادی رخ داده است، اما خلق نباید با شکست هیچ قیامی باور خود را از دست بدهند. اگر به تمام کشورهای جهان نگاه کنیم، آنها همیشه در یک جنگ بی پایان برای حفاظت از خود هستند. جهان کلان به طور عام و طبیعت به طور خاص در جنگ و تغییر دائمی است. حتی در بدن ما، همه مبارزه یکسانی برای بقا دارند. چرا کوردها از دیالکتیک جهانی فرار میکنند؟
اگر ما نمیتوانیم بجنگیم، چرا در طول تاریخ، حاکمان ما را به عنوان بهترین جنگجویان از سربازان خود جلوتر قرار دادهاند؟ اگر سرزمین ما حاصلخیز نیست و از آن کوچ میکنیم، چرا همه دنیا به طمع آن نشستهاند؟ جملهای از رهبر آپو هست که میگوید «کورد بودن تلخ است و فرار از آن نامردی است.» واضح است که هیچ کس در جهان - چه در میان کوردها و چه در بیرون - به اندازه رهبر آپو به تفسیر جامعهشناسی و روانشناسی کوردها و تحلیل واقعیت کوردی نپرداخته است. «کورد بودن تلخ است» همان طور که «چه گرگ مرا بخورد، چه سوار!» اما در حقیقت کورد آزاد، چنان تاریخ، اخلاق و فرهنگ انسانی در آن نهفته است که امروز نظام سلسله مراتبی پدرسالار به بیرحمانهترین شکل برای از بین بردن آنها در حرکت است.
امروز نه تنها خلق هر چهار بخش کوردستان، بلکه تمام دنیا میدانند که ارتش اشغالگر ترکیه برای نابودی پکک به باشور نیامده است، بلکه برای اشغال خاک باشور و خنثی کردن انقلاب کوردستان به طور کلی و نابودی دستاوردهای خلق کورد به باشور آمده است. علاوه بر عملیات نظامی، برخی تمهیدات از جمله احداث جاده برای تجارت و ایجاد پایگاههای نظامی در باشور این امر را نشان میدهد. رسانههای ترکیه با بیشرمی میگویند هولیر شهر ترکهاست و خود را صاحب میثاق ملی معرفی میکنند. مطبوعات و رسانههای باشور کوردستان -همچون یک رسانه خارجی- از آن نقاطی که اشغال شده است و حملات وحشیانه دولت اشغالگر ترکیه، در بیست و چهار ساعت شبانه روز خبر و گزارش تهیه میکنند. گویی که کوردستان نیست، آنگونه فاشیسم ترک را مشروع نشان میدهند. سوزاندن باغها و تاکستانها و حیوانات و محیط زیست و قربانی کردن خلق و تخلیه روستاها را بر گردن پکک میاندازند تا با نوکری و خیانت امروزشان، چند سکه از اشغالگران آب و خاکشان گدایی کنند.
اشغالگری امروز فاشیسم ترکیه یک جنگ کاملاً آشکار برای نابودی خلق کورد است. راه حل مشکل ما نه مهاجرت است و نه سکوت و نه خود تحقیری. و نه از دور ایستادن تا بدانیم «باد از کدام سمت میآید، ما هم در همان جهت گندممان را به باد بسپاریم (پ.ن: نان به نرخ روز خوردن)». این کلاهبرداری است و بس.
باید بدانیم که امروز هر گریلای آپویی نماینده واقعی کورد آزاد است که تنها به نیروی خود و خلقش تکیه کرده و در مقابل دشمنان وطن میایستد. امروز وظیفه هر کوردی است که با حمایت از گریلا و با شعار «یا پیروزی یا پیروزی» پیروزی تاریخی را کسب کند.