اگر فرانسه میخواهد یک گام بردارد ... | یادداشت
اگر چه هنوز نمیدانیم کابینه ماکرون تا چه حدی در برابر سیاستهای کنونی دیکتاتوری فاشیست حاکم بر ترکیه میایستد، اما اختلاف با رهبران فاشیستهای آ.ک.پ/م.ه.پ برای حکومت کنونی فرانسه واجد اهمیت است.
اگر چه هنوز نمیدانیم کابینه ماکرون تا چه حدی در برابر سیاستهای کنونی دیکتاتوری فاشیست حاکم بر ترکیه میایستد، اما اختلاف با رهبران فاشیستهای آ.ک.پ/م.ه.پ برای حکومت کنونی فرانسه واجد اهمیت است.
◼️ امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، اولین رئیس جمهور بود که پس از فاجعه بزرگ بندر بیروت از لبنان دیدار کرد و با گفتن «ما به آبادانی لبنان کمک میکنیم» به لبنانیها روحیه داد. وی سپس به بغداد پایتخت عراق که این روزها با مسائل عدیدهای درگیر است سفر کرد و با مسئولان این کشور ملاقات نمود. ماکرون گفت که از وحدت و حاکمیت عراق حمایت میکند، سپس در مورد لیبی و شرق مدیترانه موضعگیری کرد، دیدارهای ماکرون از لبنان و عراق را میتوان برداشتن گام تازهی فرانسه در خاورمیانه ارزیابی کرد.
بدون شد در این دیدارها موضوع اصلی، هشدار به دولت ترکیه و حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ است، پس از تنشها و نزاعهای لیبی و دریای مدیترانه، فرانسه میخواهد اختلافات و تلاشها علیه دولت ترکیه را به خاورمیانه ببرد و اینگونه میخواهد در مورد عراق به ترکیه هشدار دهد و این کشور را تحت فشار قرار داده و تحریم کند.
مشخص نیست که اختلافات میان فرانسه و ترکیه تا چه حد بالا میگیرد، اما اختلافات با حکومتی که در کوردستان قتلعام میکند و در منطقه نیز دست به اشغالگری میزند، برای دولت فرانسه مهم است. بدون شک این شرایط را به حملات اشغالگرانه به باشور و روژاوای کوردستان مرتبط کرده است و به زیادهخواهیهای ترکیه در خاورمیانه اشاره کرده است.
همچنین حکومت ماکرون باید بداند که اگر فرانسه میخواهد چنین قدمی بردارد، اگر میخواهد در خاورمیانه فعالتر شود و علیه سیاست زیادهخواهی و اشغالگری فاشیسم اردوغان-باغچلی بایستد، آنگاه وظایفی بر عهدهاش قرار خواهد گرفت تا بتواند در این شرایط موفق شود. این دولت فرانسه بود که با جنبش کمالیستی ارتباط برقرار کرد و با آنها به توافق رسیده است و به رسمیت شناخته است. اینگونه بود که فرانسه درها را به روی پروسهی سیاست انکار و پاکسازی نژادی کوردها باز کرد، اگر اکنون هم میخواهد کاری کند و به نتیجهای برسد، ابتدا باید این درها را ببندد، برای این منظور هم باید با لغو پیمان ۱۹۲۰ آنکارا دست به کار شود.
چنین اقدامی برای اصلاح اشتباه صد سالهی فرانسه و اعتراف و پذیرفتن ارادهی خلق کورد، بسیار مهم خواهد بود و باید فرانسه خود را از قتلعام صد سالهی خلق کورد خارج کند و اعتراف به ارادهی خلق کورد را اساس قرار دهد. اما اینکه فرانسه کدام کوردها را اساس قرار میدهد؟ پاسخ این پرسش بسیار مهم است. چون اکنون نیرویی با نام "پ.د.ک" خود را به عنوان "ارادهی کوردها" معرفی میکند اما همراه با حکومت فاشیستی آ.ک.پ -م.ه.پ در همهی عرصهها ارتباط دارد و با آنها به توافق رسیده است، این نیرو در شنگال، مخمور و کرکوک علیه داعش به طور جدی نجنگید، برعکس میتوان گفت که راه را برای داعش باز کرد. با دولت ترکیه شریک شد تا جرابلس، باب و عفرین را اشغال کند. حتی برای اشغال باشور کوردستان راهنمای آنها شد. به همین دلیل ارتباط برقرار کردن با پ.د.ک به عنوان ارادهی کورد، مانعی در برابر اشغالگریهای فاشیستها ایجاد نخواهد کرد. باید حکومت مکرون پیش از هر چیز این واقعیت را به خوبی درک کند.
آیا در این چهارچوب موضعگیری درست سیاسی باید چگونه باشد؟ باید فرانسه کورد میهندوست، دارای ارادهی آزاد و مقاومتگر را برای خود اساس قرار دهد، باید با کوردهایی که در سوریه، عراق و ترکیه در جنگ با داعش هزاران شهید دادند و داعشی را که به دشمن بشریت تبدیل شده بود، شکست دادند، ارتباط برقرار کند. برای این منظور هم باید با آغاز دوبارهی تحقیقات در مورد کشتار سال ۲۰۱۳ پاریس دست به کار شود. باید اردوغان و هاکان فیدان را به عنوان جنایتکاران و متهمان ترور نامردانهی سه زن مبارز کورد معرفی کند و آنها را محاکمه کند. هرگاه این کار را کرد، آنگاه توافق صحیحی با کوردها انجام داده است و ارادهی حقیقی کوردها را پذیرفته است.
تا زمانی که حقایق قتلعام پاریس را آشکار نکرده است، نمیتواند علیه حکومت فاشیست و اشغالگر آ.ک.پ-م.ه.پ موضعگیری درستی انجام دهد. فرانسه با پیمان ۱۹۲۰ آنکارا، راه را برای تاسیس دولت فاشیتی ترک باز کرد، بدون شک اکنون نمیتواند با پنهان نمودن حقایق علیه ذهنیت و سیاست دولت ترک بایستد. اگر با پ.د.ک توافق کند، نمیتواند در خاورمیانه مقابل ترکیه بایستد، برعکس اقدامش خدمت به دولت ترک و همکارش پ.د.ک خواهد بود.
مشخص است که این نیروها به دنبال چنین تاثیر سیاسی در منطقه و حملات متحد علیه جنبش آزادیخواهی کورد پ.ک.ک هستند و از هفتانین تا خاکورک توافق آ.ک.پ-م.ه.پ-پ.د.ک علیه پ.ک.ک و برای اشغال باشور کوردستان کاملا آشکار و واضح است. آنها میخواهند این حملات را به قندیل برسانند و به مناطق استقرار پ.ک.ک پایان دهند، از طرف دیگر هم با رساندن خود به شنگال، قتلعامهای داعش را کامل کنند.
مشخص است که در مورد اشغال خط شنگال-موصل-تلعفر تدارکات گستردهای در جریان است. دیدارهای اخیر میان آمریکا، عراق، دولت ترکیه و پ.د.ک را میتوان نشستهای سوداگرانهای مربوط به این موضوع خواند. اما آنچه باید بخاطر داشت این است که هر کدام از این نیروها دارای منافع سیاسی و برنامههای سیاسی جداگانهای هستند و در مورد توافق با همدیگر نیز با مشکلاتی مواجه شدهاند. از اینرو برخی از دولتمردان آمریکا در رسانهها از خواستار اتحاد شدند تا در لوای فریبنده و کذب «جنگ علیه ترور» به پنهانکاری دست زنند. از این نیروها میخواهند که «اختلافهای میان خود را به کناری گذشته و به منافع آمریکا خدمت کنند».
آشکار است مسئولین آمریکایی میخواهند در این خط، گذرگاه سنی ایجاد کنند و «هلال شیعی» با رهبری ایران را منقطع کنند. حکومت عراق هم در این فکر است که قدرت قبلی خود را بازگرداند. روئیاها و حسابهای پ.د.ک هم متفاوت است و میخواهد از شنگال خود را به دیرک و قامشلو برساند و خود را بر بخشی از روژاوای کوردستان تحمیل کند، دولت ترکیه هم حسابی مانند آمریکا دارد و میخواهد از زاخو تا شنگال و موصل و کرکوک را به کنترل درآورد و اینگونه روژاوا، باکور وباشور کوردستان را به طور کامل از هم جدا کند.
اگر این نیروها فورا دست به کار نمیشوند، علت آن متفاوت بودن منافع و سیاستهایشان است. اکنون به درخواست آمریکا معاملهی کلانی میان این چهار نیرو صورت گرفته است و تلاش میکنند تا با هم به توافق برسند، بدون شک هر زمان که به توافق برسند دست به تحرک خواهند زد. اگر فرانسه این شرایط را نبیند و به شیوهای کاملا آشکار در مقابل این شرایط خطرناک نایستد، آنگاه دیدارش از عراق بیمعنی خواهد بود. در آیندهای نزدیک خواهیم دید که حکومت ماکرون تا چه حدی این حقیقت را درک کرده و چگونه برخورد خواهد کرد. ◻️
منبع: YeniÖzgürPolitika