اوضاع کوردستان
سومین کنگره کودار درحالی برگزار گردید که اوضاع کوردستان، ایران و خاورمیانه بسیار بحرانی و درگیر جنگ جهانی بنیانبرانداز سوم است و کماکان کانون این بحرانها و جنگ منطقهای کوردستان است. بنابراین روژهلات (شرق) کوردستان هم همانند سایر بخشهای کوردستان با خطر جنگ روبروست زیرا پارامترهای مختلف سیاست و نظامیگری منطقهای و جهانی ایران، ترکیه، سوریه و عراق را درگیر جنگ ساخته و به تبع آن سراسر کوردستان نیز درگیر جنگ است و در کانون مقاومت جنبش آزادیخواهی خلق کورد نیروی گریلا قرار دارد.
مرکز ثقل توجهات آمریکا و اروپا امروزه پس از سوریه، ایران است که این امر موجب شکلگیری پتانسیل قدرتگرایی شدیدی در داخل ایران و خارج آن گشته است. این اوضاع بغرنج جنگی و تنازعی هر آن ممکن است انبار باروت آن منفجر گردد. به اندازهای که ایران مرکز توجه است، روژهلات کوردستان هم در سایه مبارزات پژاک و کودار مرکز توجه میباشد. در چنین شرایطی و درحالی که رژیم و ارتش فاشیست ترکیه مناطق جنوب کوردستان بهویژه مناطق گریلایی را مورد تعدی و تجاوز قرار میدهد، برگزاری سومین کنگره کودار هنر بزرگی است. مسلما هیچ نیرویی تحت چنین شرایطی توان تشبث به این کار را ندارد مگر جنبشی که از اراده و استقلال کامل برخوردار باشد. کودار هم به مثابه چنان موجودیت مبارزاتی توان کافی را دارد؛ به همین دلیل میبینیم مقاومتی که گریلا از ۳۶ سال پیش آغاز کرده امروزه به سیستم مردمی یعنی کودار خدمت کامل میکند و کودار را مستعد برگزاری کنگره عادی خود در زمان معین و در کوران جنگ جهانی سوم نموده است.
گذشته از جنگ جهانی سوم، تهدیدات، حملات، فشارها و سرکوبگریهای رژیم ایران فراتر از گذشته شده و درحالی که کودار پیشاهنگ مبارزات جامعه و سازمان خودویژه آن است، اوضاع برای فعالیتهای دموکراتیک در ایران و روژهلات کوردستان بسیار سختتر شده است. لذا فضای میلیتاریستی در روژهلات کوردستان و سرکوبگریهای رژیم در کنار عملیاتهای نظامی در مناطق شاهو، چلچمه و مریوان اوضاع را از حیث امنیتی بسیار ملتهبتر ساخت اما باز هم کودار توانست در فرصت مناسب کنگره خود را برگزار نماید و اجازه ندهد تلاشهای رژیم ایران مانع از رشد و ثمردهی مبارزات کوردها گردد. بنا به این دلایل و اوضاع جنگ جهانی سوم و اقدامات خشونتآمیز رژیمهای ایران و ترکیه علیه کوردها، برگزاری کنگره کودار در شرایط سخت کوهستان به تنهایی بزرگترین موفقیت و نشانه جدیت تمام و کمال یک جنبش قرن بیستویکمی است.
حال این پرسش مطرح است که کدامین عوامل در فراهم کردن شرایط کنگره کودار دخیلاند؟ میتوان گفت مقاومت نیروی گریلا در چهار بخش کوردستان که مسئله کورد را بیشتر جهانی ساخته و بازخورد بازتابهای جهانی آن هم در منطقه خاورمیانه تأثیرگذار گشته و نیز مقاومت خلقمان در هر چهار بخش موجب فراهم شدن شرایط مناسب برای برگزاری کنگره گردید.
تفسیرات کنگره
سومین کنگره کودار بلاشک با اهداف مشخصی برگزار گردید که از جمله آن اهداف، تحلیل اوضاع و شرایط سیاسی منطقه و کوردستان و اقدام برای تعیین برنامههای آتی است. کنگره گذشته از کلیت اوضاع خاورمیانه و چهار بخش کوردستان، تهدیدها و فرصتهایی که ایران با آن روبرو است را مورد تفسیر و تحلیل موشکافانه قرارداد. ایران پس از قیام سال ۱۳۸۸ مرحله نوینی آغاز نمود اما مرحله متحولتر از آن نیز از دیماه سال ۱۳۹۶ طی یک قیام مردمی به میان آمد و در آبانماه ۱۳۹۸ وارد فاز جدیدتری گشت. بنابراین کنگره به این نتیجه رسید که ایران به احوال پس از قیام ۹۶ ه.ش بازنخواهد گشت و به اندازهای که تهدیدات جدی هژمونی جهانی متوجه قلب مراکز استراتژیک قدرت آن است، فرصتهایی طلایی برای دموکراتیزه کردن نیز پیشارو دارد. نجات ایران بستگی به نوع و نحوهی برخورد سیاسی ـ نظامی رژیم دارد. در این میان، وجود ملت مبارز کورد و سیستم آزادیخواه کودار نه تهدید بلکه فرصت است و چون فعالترین نیروی مبارزاتی چریکی و سیاسی کودار و پژاک میباشند، رژیم در تقلای بیشتری برای تصفیه کامل سازماندهیهای آنها نیز میباشد. درحالی که به لحاظ امنیتی طرفهای هژمونی جهانی همچون آمریکا و دول اروپایی ایران را تهدید میکنند، اما این رژیم حوزهای از درگیریها علیه کوردها در خارج از مرزهایش گشوده است. همانطور که میدانیم ایران جنگهایش را به داخل از مرزها کشانده که یکی از حوزههای آن درگیری علیه هژمونی جهانی و دیگری علیه کردها است.
در منطقه خاورمیانه شرایط تنازعی شدیدی میان نیروهای موجود در منطقه برقرار است. سه نیروی بنیادین وجود دارند: ۱ـ نیروهای وابسته به هژمونی جهانی از قبیل آمریکا و اروپا. ۲ـ دول محافظهکار منطقه همچون ایران، ترکیه و … . ۳ـ خط سوم یعنی جنبش آزادیخواهی کورد با پیشاهنگی نیروهای آپوئیست. این سه نیرو در شرایطی قرار گرفتهاند که نسبت به بحرانهای فزاینده بیش از پیش احساس خطر کرده و وارد مراحل شدیدتر جنگ میشوند. این جنگ از سوی دو نیروی هژمونی جهانی و دول محافظهکار منطقه آغاز شده است. خط سوم مستقل و نیروی دفاع مشروع از ملل ستمدیده میباشد. جنگ جهانی سوم با حمله به عراق در سال ۱۹۹۰ میلادی و با هدف دخالت کامل و همه جانبه ابرقدرت آمریکا در منطقه آغاز شده و۳۰ سال است مراحل مختلفی را طی نموده و با گذشت زمان خطرناکتر میگردد. با حمله روژاوای کوردستان در سال ۲۰۱۴ کوردستان مرکز این جنگ ویرانگر گردید. مسلما دول محافظهکار منطقه تن به هیچ تغییر دموکراتیکی نمیدهند و تا سال ۲۰۱۹ این دول جنگهایشان را محدود به داخل مرزهای خود میگردند. هم اکنون ایران و ترکیه که محافظهکار هستند دیگر هجومی و در خارج از مرزهایشان جنگ را گسترش میدهند. ایران در عراق، یمن، سوریه، لبنان و فلسطین و ترکیه هم در سوریه، عراق، لیبی و مدیترانه هیولای جنگشان را به حرکت درآوردهاند. بنابراین امروزه اوضاع از هرلحاظ نوین و متفاوت است. کودار هم با خوانش صحیح از این شرایط سیاسی و نظامی، تمامی ابعاد کنژکتوری منطقه را مورد تحلیل و موشکافی دقیق قرار داد و کنگره سومین آن اهداف آینده خود را بنابه این اوضاع تعیین و به این نتیجه رسید که ایران هم با تغییر و هم با خطر بزرگ روبرو است. اینکه تغییر دموکراتیک حاکم شرایط گردد یا خطر جنگ را، رفتار و نوع ذهنیت رژیم ایران تعیین خواهد کرد؛ اگرنه کودار از منظر رفتار دمکراتیک و جامعهگرایانه فارغ از جنگ تمامی موارد را مراعات نموده و سعی میکند جامعه را از چنگال جنگ نجات دهد.
اهداف کودار و تصمیمات
با تأکید باید گفت که جوامع خاورمیانه تاکنون از منویات یک سیستم خودویژه برخوردار نبودهاند. احزاب بسیاری در دوران معاصر بهویژه از دوران مشروطه بدینسو سربرآوردهاند، اما هیچگاه بهصورت مدرن پیشاهنگی برساخت سیستم غیرحزبی خاص جامعه را به انجام نرساندهاند. فلذا چه در ایران، چه ترکیه و دیگر کشورهای منطقه، این سیستم به میان نیامده و در واقع خلأ بسیار بزرگی موجود بود. با جنبش آپوئیستی این خلأ بهصورت موهبت و ماهیت مدرنیته دمکراتیک کاملا پر گردید و کودار هم در روژهلات کوردستان و ایران سیستم خاص و خودویژه جامعه است. جامعه ایران و روژهلات کوردستان هم پس از دیماه ۱۳۹۶ وارد مراحل تدریجی قیام دمکراتیک گشته است. در این روند، مسلما کودار تلاش نموده روژهلات کوردستان در خلأ سازماندهی تودهای سیستماتیک بسر نبرد و شانسی بزرگ برای کلیت قیام در ایران میباشد. کلیت کودار به دخالت قدرتهای جهانی و منطقهای توجه دارد و فقط حق دمکراتیک جامعه برای برساخت ارادهمند بدون دخالت را میپذیرد. پس تمامی تصمیمات کنگره کودار در راستای ارادهمند ساختن جامعه و تودههای مردمی اتخاذ شده است. قطعا ایران فراروی تغییر گریزناپذیر قرار گرفته و ملیگرایی، قدرتگرایی، توسعهطلبی ارضی، جنسیتگرایی، مذهبپرستی انحرافی در قالب کلیتی بسیار خطرناک به نام دولتگرایی قیام دمکراتیک ملل ایران را تهدید میکنند. کودار از پارادایمی برخوردار است که با ارائه سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک با غایت ملت دمکراتیک، نه تنها جامعه بلکه تمامی ملل آن، مدیریت سیاسی آن، زنان، مذاهب، ادیان و فرهنگها را از چنگال نسلکشی و نابودی نجات میدهد. سومین کنگره کودار دارای برنامه، استراتژی و تاکتیک مشخص مردم نهاد برای اقدام در تمامی این زمینهها است و هیچ ملت، قدرت، جنیست، مذهب و فرهنگی را بر دیگر موجودیتها برتری نمیدهد و به چشم یکسان به آنها مینگرد. به همین دلیل فراتر از دولتگرایی یونیتر که خطرناک است و فدرالیسم که برای دولتی شدن باز است، کنفدرالیسم فوقمدرن را به ارمغان آورده که در نهایت به تبعیضات اجتماعی پایان دهد و ملت دموکراتیک شکل گیرد. تمامی سیستمهای نیروهای موجود در خاورمیانه همانطور که تاریخ اثبات نموده، به غایتی جنگ افروزانه و تنازعی میانجامند. کودار سیستمی مدرن است که از آن مدلها گریزان است و تفاوت کنگره سومین با کنگرههای قبلی هم در این است که مراحل عملی ری را برای مشارکت آسان جامعه روژهلات کوردستان و ایران فراهم آورده است. کودار نه یک حزب بلکه سیستم جامعه است بنابراین هیچ حزب، سازمان سیاسی ـ نظامی و سازمان مدنی بهانهای در دست ندارد که موجودیت دمکراتیک آن را رد نماید. اگر اقدامی در این راستا نیز صورت گیرد قطعا غرضورزانه و با اهداف قدرتطلبانه خواهد بود. به همین دلیل کودار، جامعه در حال خیزش و قیام را بهصورت یک ستون قایم مستقل در کنار ستون گریلا و جنبش قرار میدهد. هر قیامی در خاورمیانه بدون این دو ستون ناقص و معلول خواهد بود.
کودار در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، زنان، جوانان، احزاب، محیطزیست، اقتصادی، فرهنگی و غیره تصمیمات فراوانی در قالب پروژههای مستقل اخذ نموده است. از جمله این تصمیمات، واگذار کردن مدیریت قیام دمکراتیک و سازماندهی کودار به دست خود تودههای جامعه است. این یعنی فرصت بیشتر برای مشارکت دمکراتیک جامعه. حتی کودار در زمینههای سیاسی و نظامی تنها موافق قیام مردمی است نه دخالت دول و قدرتها که به جنگ دامن میزنند. لذا کودار برای آن حوزهها هم پروژههای عملی تدارک دیده و دست تودهها و اقشار روشنفکر و فعالان برای سهیم شدن در مدیریت مستقیم را کاملا باز گذاشته است. هکذا بیتوجه به بحرانهای محیطزیستی نیست و باتوجه به قتلعامهایی که علیه فعالان محیطزیست صورت میگیرد و زیستبوم توسط رژیم سفاک ایران با خطر نابودی روبرو شده، کودار به نقش سازماندهیهای مردم نهاد جایگاه اولویت داده و روز شهادت شهید شریف باجور و یارانش در مریوان را روز محیط زیست اعلام نمود. در دیگر حوزهها و ابعاد از قبیل جوانان و زنان، اقتصاد و فرهنگ هم پروژههایی تهیه نموده که جامعه مطابق آن و با کاربرد عملی بتوانند فراتر از ساختارهای مانعساز دولتی، ارادهمندانه به حرکت درآیند و پیشاهنگ قیام دمکراتیک و برساخت جامعه مدرن گردند.
کودار، دیالکتیک خودبنیاد جامعه برای تغییر است. سیستمی است که تاریخ نظیر آن را به خود ندیده. ساختار آن چنان مدرن است که تاکنون هیچ حزبی در سطح جهانی در این حد و قواره موفق به برساخت آن نگشته و به مثابه فکر و عمل در کتابها یافت نمیشود. موهبتی مدرن است که باید برگرفته و عملی گردانده شود. به اندازهای که برگرفته از جوهر ناب تاریخ جامعه غیردولتی است، امروزین میباشد. با دولت یونیتر، فدرالیسم و مدلهای آن و ساختارهای سنتی جوامع تاریخی کاملا متفاوت است و جامعه و هزارهای دیگر را برمیسازد؛ بنابراین قضاوت در خصوص کودار و جوانب عملی آن کار چندان آسانی حتی برای روشنفکران و اهل عمل نیست. باید نخست دانش آن را یافت، شناخت و به تبیین و عملی ساختن آن پرداخت. پس کودار در کانون جنبش آزادیخواهی آپوئیستی آغاز هزارهای جدید و جوامعی کاملا بکر و نوین است که باید به شیوهای دیگر بزیند، جنگ در آنها رخت بربسته باشد، به سلطهی دولتگرایی پایان داده شده باشد و زن به آزادی رسیده باشد تا جامعه آزاد گردد.