سپیده قلیان، فعال مدنی زندانی، با ارسال نامهای از زندان اوین به روناهی، دختر حمید حسیننژاد حیدرانلو زندانی سیاسی کورد که با خطر اجرای حکم اعدام روبرو است، حمایت و همبستگی خود را اعلام کرد.
قلیان در این نامه، روناهی را به دلیل شجاعت و عدالتخواهیاش ستوده و او را یادآور اهمیت دفاع از حق حیات برای همه انسانها دانسته است. او با اشاره به اینکه روناهی همسنوسال برادرزادههایش است، تاکید کرد که او با وجود سن کم، پرچم عدالت را به دست گرفته و با صدایی رسا فریاد «نه به مرگ» سر میدهد.
این فعال مدنی زندانی در ادامه نامه خود، حق حیات را زنجیرهای به هم پیوسته توصیف کرده و هشدار داده است که از دست دادن این حق برای یک نفر، به منزله گم کردن تکهای از وجود همه انسانها است. او با اشاره به ویدئوی پراحساس روناهی و اشکهای او، از لزوم ایستادگی در برابر سلب حق حیات سخن گفته و اعلام کرده است که او و بسیاری دیگر در کنار روناهی و خانوادهاش خواهند بود.
قلیان با تاکید بر اینکه سلب حق حیات در هر شکل و لباسی نکوهیدنی است، از جامعه خواسته است که از ارزشهای حق حیات و عدالتخواهی به سادگی عبور نکند و به افرادی مانند روناهی که با شجاعت خود جامعه را بیدار میکنند، نیاز دارد.
وی در پایان نامه خود، با آرزوی آزادی و زندگی برای روناهی و پدرش، به او اطمینان داده است که صدایش شنیده شده و او در این راه تنها نیست. قلیان قول داده است که داستان روناهی و پدرش را به هر طریقی که بتواند به گوش دیگران برساند.
این نامه که از زندان اوین ارسال شده است، بار دیگر توجهها را به وضعیت زندانیان سیاسی و فعالان مدنی در ایران و همچنین اهمیت مبارزه برای حق حیات و عدالتخواهی جلب کرده است.
مشروح نامه سپیده قلیان در زیر آمده است:
«- به نام انسانیت، به نام عدالت
- روناهی عزیزم، سلام.
- متاسفم که این نامه در چنین شرایط تلخی نوشته میشه، اما برای من افتخار بزرگیه که به خاطر تو، خواهر کوچک و شجاعم، دوباره معنای عدالت و حق حیات رو عمیقتر لمس کردم.
- تو همسنوسال برادرزادههام، طهورا و مهرا، هستی؛ همونقدر پر از شور زندگی، همونقدر شیفتهی دنیایی که همهی آدما توش حق حیات داشته باشن. تو با صدای رسا و قلب بزرگت، عدالتخواهی رو به من و خیلیهای دیگه یادآوری کردی.
- تو این سرزمینی که حکمرانان آن با حق زندگی ما در ستیزن، شنیدن فریاد تو و فرزندان این خاک برای حق حیات، تکاندهندهست؛ اینکه به جای کودکی کردن، پرچم عدالت رو دست بگیری و با شجاعت بگی «نه به مرگ».
- روناهی عزیزم، ما همه یه زنجیریم. حق حیاتمون مثل دومینو به هم وصله. اگه یکی از ما این حق رو از دست بده، انگار همهمون یه تیکه از وجودمون رو گم کردیم. تو با ویدیوی پراحساست، با اشکها و کلماتت، بهمون نشون دادی که نباید از این حق ساده بگذریم. من و خیلیهای دیگه کنار تو هستیم، برای پدرت، حمید حسیننژاد حیدرانلو، و برای همهی کسایی که در خطر بالارفتن سرهایشان بر چوبه دار است.
- سلب حق حیات، در هر شکل و لباسی، نکوهیدنیه.
حق حیات و عدالتخواهی ارزشهایی نیستن که بتونیم به سادگی ازشون بگذریم. جامعهی ما به آدمایی مثل تو نیاز داره؛ به کسایی که با شجاعتشون بیدارمون میکنن. امروز شاید سیاه باشه، اما من خیلی امیدوارم. فردایی که تو و امثال تو توش باشین، یعنی جامعهای داریم که هوشیاره، که میگه «نه به اعدام»، «نه به مرگ» در هر هیئت و لباسی.
- حق حیات پایهی هر جامعهی سالمه. وقتی حق زندگی کردن رو از یه نفر میگیرن، اعتماد و همبستگی اجتماعی ترک برمیداره. جامعهای که به حق حیات احترام میذاره، نه فقط افرادش رو زنده نگه میداره، بلکه امید، انسانیت، و حس تعلق رو تو قلب همهمون تقویت میکنه.
- تو، روناهی عزیز، با فریاد عدالتخواهیت، بهمون یادآوری کردی که برای ساختن همچین جامعهای باید کنار هم بایستیم و از حق زندگی هر انسان، مثل پدرت، دفاع کنیم.
- امید، روناهی عزیزم، شعلهایه که تو قلب تو زبانه میکشه؛ یه باور ریشهدار که حتی تو سیاهی شب، با هر فریاد عدالت، ستارهای تو آسمون جامعهمون روشن میشه.
- روناهی عزیزم، بدون که صدات شنیده شده. من قول میدم داستان تو و پدرت رو با هر راهی که بتونم به گوش بقیه برسونم.
تو تنها نیستی. ما همه پشت تو و خونوادت هستیم.
- با تمام قلبم برای تو و پدرت آرزوی آزادی و زندگی میکنم. صدایت رسا عزیزم و سرت سلامت خواهر کوچکم.
رفیق تو سپیده قلیان
از زندان اوین»