محیط زیست از دیدگاه رهبر آپو
در علم بوم شناسی و به ویژه در مدرنیته دموکراتیک، عشق به حیوانات، طبیعت و کل محیط زیست، اساسِ عشق انسان به انسان است. یعنی آمیختن با طبیعت و یکی شدن، یک گوهر اجتماعی-اقتصادی است.
در علم بوم شناسی و به ویژه در مدرنیته دموکراتیک، عشق به حیوانات، طبیعت و کل محیط زیست، اساسِ عشق انسان به انسان است. یعنی آمیختن با طبیعت و یکی شدن، یک گوهر اجتماعی-اقتصادی است.
کوهها، دشتها ، درهها، درختان و جنگلهای کوردستان در لحظات غمانگیز و اندوهباری به سر میبرند؛ طبیعت زیبا و محیط زیست کوردستان اکنون زیر سایه سلاحهای شیمیایی دولت اشغالگر ترکیه قرار گرفتهاند. حملاتی در برابر گریلاهای آزاد کوردستان که با اندیشه، فکر و جان خود حافظ و نگهدار وجب به وجب طبیعت کوردستان هستند، انجام میشود. این حملات نه تنها با هدف اشغالگری است، بلکه نماینده یک ذهنیت فاشیست و وحشی است که برای ظلم، ویرانگری و مرگ حد و مرزی نمیشناسد و اکنون طبیعت کوردستان را قربانی سلاحهای شیمیایی و بمبهای ممنوعه خود کرده است.
در واکنش به این وضعیت اغلب صحبت از موضعگیری و سکوت نکردن در قبال ویرانیهایی است که بر زیستبوم کوردستان وارد شده است. در این زمینه باید به همگان یادآوری کنیم که در چارچوب مدرنیته دموکراتیک رهبر آپو که تنها بدیل و آلترناتیو مدرنیته سرمایهداری است، محیط زیست و طبیعت کوردستان جایگاه واقعی خود را باز خواهد یافت.
حائز اهمیت خواهد بود اگر به سه اصل اساسی و رکنهای اصلی مدرنیته دموکراتیک که برخاسته از اندیشه و پارادایم رهبر آپوست اشاره کنیم. این پایهها متشکل از آزادی زنان، بوم شناسی و دموکراسی است. در این میان اگر بپذیریم حیات بشری از زاگروس ـ توروس برخاسته است، اهمیت و جایگاه بوم شناسی در تمدن دموکراتیک رهبر آپو برایمان روشن خواهد شد. «بوم شناسی» در مدرنیته دموکراتیک را میتوان به عنوان یک مفهوم علمی در مقابل «نابودی» در مدرنیته سرمایهداری دید.
از این رو باید از خود پرسید اکولوژی چیست و چگونه در پارادایم رهبر آپو و مدرنیته دموکراتیک ارائه میشود؟ اول از همه، اکولوژی علمی است که به مطالعه رابطه بین جامعه و محیط زیست میپردازد. از این تعریف میفهمیم که درک اهمیت و کار در اکولوژی به معنای کار برای جامعه و در درون جامعه بدون هیچ گونه جدایی -از مادر طبیعت- است. در همین حال، رهبر آپو میگوید که همین آگاهی محدودی که در مورد محیط زیست ایجاد شده است، یک خیزش انقلابی را از طریق اکولوژی بر پا خواهد کرد. بنابراین، واضح است که از طریق آگاهی اجتماعی، باید یک سیاست اخلاقی برای عشق ورزیدن به طبیعت و محیط زیست تدوین کرد. محیط زیستی که توسط تفکر سرمایهداری به حاشیه رفته و به نوعی انسانها با آن بیگانه شدهاند.
در عین حال، باید به نکته دیگری از دیدگاه رهبر آپو در خصوص درک بوم شناسی و رابطه شناختی و معنوی که انسان را به محیط زیست و طبیعت پیوند میدهد اشاره کرد. از دیدگاه رهبر آپو، رابطه انسان و طبیعت بیشتر یک رابطه اساطیری است تا یک علم پوزیتیویستی؛ این بدان معناست که وقتی به محتوای اسطورهها برمیگردیم، میبینیم که اسطورهشناسی طبیعت را جان زندهای میبیند که همیشه با انسان در پیوند است؛ اما از دیدگاه علم پوزیتیویستی، طبیعت صرفا سلاحی قدرتمند در دستان انسان لیبرال و سرمایهدار است. بنابراین برای یافتن درکی واقعی از بوم شناسی باید به اساطیر یا تاریخ باستانی سرزمین کوردی یعنی جغرافیای کهن زاگروس ـ توروس برگردیم.
یکی دیگر از موضوعات مرتبط با شناخت زیستبوم، شناخت آزادی زن یا به عبارتی شناخت علم ژنئولوژی و فلسفه ژن، ژیان، آزادی است. برای توضیح این موضوع باید به تاریخ انقلاب کشاورزی -یعنی انقلاب نوسنگی (نئولتیک)- که از حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش تا ظهور تمدن اقتدارگرا، پدرسالار و خشن سومری حاکم بود تمسک کنیم. جایی که زنان نقش پیشاهنگ و نیروی محرکه جامعه را ایفا میکردند، از دستاوردها و ارزشهای آن صیانت میکردند و در یک کلمه الهه آسمانها و زمین بودند -دورانی که زنان در کار کشاورزی و تولید صنایع دستی مولد و پیشگام بودند و زمام امور را درون کمون بر عهده داشتند؛ بیشک آن زمان واپسین دورانی بود که بشر در صلح با خود و طبیعت و بدور از جنگ و خونریزی به سر میبرد. دورانی قبل از سقوط الهه اینانا، به بردگی گرفتن زنان و زایش تمدن-.
در نهایت، در علم بوم شناسی و به ویژه در مدرنیته دموکراتیک، عشق به حیوانات، طبیعت و کل محیط زیست، اساسِ عشق انسان به انسان است. یعنی آمیختن با طبیعت و یکی شدن، یک گوهر اجتماعی-اقتصادی است. بنابراین نه تنها کاشتن درخت مهم است، بلکه مهمتر دانستن چرایی و درک فلسفه کاشت درخت است.