در سال‌های دهه ۱۹۹۰، با وجود اینکه رژیم بعث هنوز حاکم بود، مردم زندگی خود را به خطر می‌انداختند و برای دیدن رهبر آپو می‌رفتند. رهبر آپو برای مردم خط قرمز است. زیرا رهبر آپو زندگی بی‌روح آنها را زنده کرد. با این کار، زمانی که توطئه بین‌المللی در سال ۱۹۹۹ انجام شد، رهبر آپو دستگیر شد. این روز برای مردم به روزی سیاه تبدیل شد و آزادی جسمانی رهبر آپو به خط‌مشی مبارزه آنها تبدیل شد.

فارس مراد که در سال ۱۹۹۶ با کاروان‌های مردمی به دیدار رهبر آپو رفته بود، با خبرگزاری فرات (ANF) در این رابطه صحبت کرد.

«دیدن رهبر آپو بزرگترین خوشحالی برای ما بود»

فارس در ابتدای سخنان خود توطئه ۱۵ فوریه را محکوم کرد و گفت که این توطئه وارد بیست و هفتمین سال خود می‌شود. فارس اینگونه ادامه داد: «ما امیدواریم که این روز سیاه که بر ما تحمیل شده است به روزی خوش تبدیل شود و رهبر عبدالله اوجالان از این زندان آزاد شود. در سال ۱۹۹۶ به هر محله‌ای خبر داده شد که رهبر آپو می‌خواهد مردم را ببیند و از هر محله گروهی به دیدار رهبر آپو خواهد رفت. ما خیلی خوشحال شدیم و در هر محله‌ای گروهی تشکیل دادیم تا به دیدار رهبر آپو برویم. آن زمان به شام (دمشق) رفتیم تا رهبر آپو را در آنجا ببینیم، به میدانی رسیدیم، جوانی آمد و با صدای بلند گفت که کاری برای رهبر آپو پیش آمده و نمی‌تواند شما را ببیند. خیلی ناراحت شدیم زیرا گفتیم نمی‌توانیم رهبرمان را ببینیم، تقریباً لحظه‌ای نگذشته بود که جوان دیگری آمد و با صدای بلند فریاد زد که رهبری خواهد آمد و شما را خواهد دید، در آن لحظه ناراحتی ما به خوشحالی تبدیل شد و خیلی آسوده‌خاطر شدیم. با خود می‌گفتیم که خوش‌شانس هستیم که می‌توانیم رهبرمان را ببینیم. اما قبل از اینکه رهبر آپو بیاید به ما گفتند که باید خیلی منظم و سازماندهی شده باشید زیرا رهبر آپو از شلوغی خوشش نمی‌آید. ما هم گفتیم فقط رهبرمان بیاید و ما خیلی سازماندهی شده خواهیم بود. وقتی رهبر آپو آمد با صدای بلند به ما گفتند آماده باشید، سپس رهبر آپو وارد شدند، همه ما برخاستیم. رهبر آپو وقتی به ما نگاه کرد از ما پرسید آیا خسته شده‌اید؟ گفتیم نه، زیرا دیدن رهبر آپو خستگی ما را از یادمان برد. یادم می‌آید رهبر آپو به ما گفت کسی که برای گرفتن عکس با من آمده، من او را نمی‌خواهم. هر چقدر از آن روز تعریف کنم ولی باز هم نمی‌توانم در توصیف آن حقش را ادا کنم.»

«رهبر ما عزت ما را بنا کرد»

فارس در میان صحبت‌های خود اظهار داشت که رهبر آپو وقتی پیش آنها آمد در مورد تاریخ بحث کرد و سخنان خود را اینگونه ادامه داد: «رهبر آپو نزدیک به دو ساعت برای ما از انتقاد و انتقاد کردن، رفاقت و میهن‌دوستی صحبت کرد و به شیوه‌ای بسیار زیبا سخنان رهبرمان را می‌فهمیدیم. می‌توانم بگویم که هیبت رهبر آپو باعث شد که ما اینگونه در درس متمرکز باشیم و تمام ذهن خود را به سخنان رهبر آپو بدهیم. در پایان رهبر آپو گفت، 'هرگز نگویید که من کاری برای شما انجام داده‌ام. 'وقتی اینطور گفت در واقع همه ما مات و مبهوت شدیم، چون رهبرمان هر کاری را برای آزادی و دموکراسی ما انجام داد، از خود می‌پرسیدیم که چرا رهبر آپو اینطور می‌گوید. احترامی که به رهبر آپو داشتیم، اجازه نمی‌داد که صحبت کنیم، همینطور دیدیم یکی از شهروندانی که با ما آمده بود از جای خود بلند شد و گفت: 'رهبر ما، تو به ما عزت و هویت بخشیدی، اگر تو نبودی ما تا الان زیر دست رژیم بعث مانده بودیم. رهبر ما، تو زندگی ما را احیا کردی، زیرا زندگی ما قبل از تو مرده بود. 'وقتی این شهروند نیز سخنان خود را ادامه داد و ایستاد. رهبر آپو به او گفت به سخنان خود ادامه بده، او پاسخ داد که دیگر انرژی ندارد. لیوانی آب در دست رهبر آپو بود، رهبر آپو آن لیوان را با دست خود برای او برد و به او آب داد. در واقع وقتی این صحنه را جلوی چشمان خود دیدیم، نیرو و عشق ما به رهبر آپو بیشتر شد. من چیزهای زیادی از رهبر آپو فهمیدم، به ویژه وقتی که گفت ما سیستمی را بنا خواهیم کرد متفاوت‌تر از سیاست‌های خاورمیانه و آن سیاست، مردم را از هم جدا نخواهد کرد، بلکه مردم را گرد هم می‌آورد و آنها را یکی می‌کند. در همان زمان چیزی که بیشتر از همه توجه مرا جلب کرد و هنوز در خاطرم هست، رهبر آپو به ما گفت که اسلحه مقدس است، اما باید با مغز(تفکر) کار کند. یعنی اگر نیرو باشد و سیاست مغز نباشد، این نیرو شکست می‌خورد و از بین می‌رود. برعکس اگر سیاست باشد و نیرو نباشد، آن سیاست نیز به هیچ دردی نمی‌خورد و شکست می‌خورد. اما اگر نیرو و سیاست با هم باشند، در آن صورت هیچ نیروی جهانی نمی‌تواند ما را شکست دهد و نیروی ما را از بین ببرد. رهبر آپو با این کار پیام خود را به ما رساند که وقتی قدم برمی‌داریم باید با دقت و فکر باشد.»

«خط مبارزه ما آزادی رهبر آپو است»

فارس سخنان خود را اینگونه به پایان رساند: «رهبر آپو برای ما از چیزهای زیادی صحبت کرد که هنوز اتفاق نیفتاده بود اما اتفاق خواهند افتاد، همچنین گفت که این سیستم‌های سلطه‌گر همگی نابود می‌شوند و از بین می‌روند، سیستم دموکراسی ما که هر ملتی را در بر بگیرد، الگویی برای سیستم‌های جهان خواهد شد. من با این گفته می‌توانم بگویم که رهبر آپو دارای فلسفه‌ای بسیار بزرگ است. یادم می‌آید وقتی به دیدار رهبر آپو رفتیم خیلی خوشحال و خیلی هیجان‌زده بودیم که رهبر آپو را ببینیم. در دل خود می‌گفتیم آیا رهبر آپو مثل ماست، آیا مثل ما صحبت می‌کند، آیا چه می‌خورد و غیره. دیدن رهبر آپو برای ما یک رویا بود، ما همیشه خیال می‌کردیم که رهبر آپو را ببینیم، اینگونه در ذهن ما تصویر رهبر آپو به گونه‌ای متفاوت شکل می‌گرفت. هر چقدر هم از رهبر آپو بگوییم کم است، اما چیزی که می‌دانیم و انجام می‌دهیم این است که ما به رهبر خود پایبندیم. در واقع رهبر آپو نیروی بزرگی برای ما ایجاد کرد، رهبر آپو ما را از قالبی بیرون آورد و ما را به روشنایی رساند. ما اکنون با تمام شجاعت خود به میدان‌ها می‌رویم و شعار 'بدون رهبری زندگی ممکن نمی‌شود' را سر می‌دهیم. ما تا آخر به نام رهبر خود فریاد خواهیم زد و مبارزه ما بر پایه آزادی رهبر آپو بزرگتر و قوی‌تر خواهد شد.»