تصویر

فدایی آزادی، مبارز عرب: بِریتان آمانوس

شهید بریتان آمانوس، پیشگام زنان عرب در صفوف ی‌پ‌ژ شد. بریتان آمانوس که پیشاهنگی مقاومت تشرین و قره‌قوزاق را بر عهده داشت، به عنوان یک مبارز آزادی زنان جاودانه شد.

مبارز بِریتان آمانوس

در سد تشرین، تاریخ مقاومتی در برابر حملات دولت ترکیه و تبهکارانش نوشته می‌شود. در این جنگ که با هزینه‌های سنگین انجام می‌شود، فرصتی یافتم تا مبارزان ق‌س‌د و ی‌پ‌ژ را از نزدیک بشناسم. نیرویی که به یکدیگر می‌دادند، عزم آنها برای رساندن جنگ آزادی مردم‌شان به پیروزی و ترسی که بر قلب تبهکاران انداخته بودند، جای عمیقی در حافظه‌ام ثبت کرد.

یکی از مبارزانی که جان خود را در راه آرمان آزادی فدا کرد، بریتان آمانوس از ی‌پ‌ژ بود. او هم در حافظه‌ام و هم در تصاویر دوربینم جایگاه ویژه‌ای دارد. ویژگی‌های بسیاری داشت که او را به یک فدایی خاص تبدیل می‌کرد. شهید بریتان، یک مبارز عرب بود. با توسعه انقلاب روژاوا و مبارزه شمال و شرق سوریه، تصمیم گرفت به صفوف ی‌پ‌ژ بپیوندد. از همان روزهای اولی که حملات تبهکاران وابسته به دولت اشغالگر ترکیه آغاز شد، نقش بزرگی در جبهه‌های بسیار حساس مقاومت ایفا کرد.

شهید بریتان آمانوس، هم در نقاط مقاومت اطراف سد تشرین و هم در جبهه قره‌قوزاق حضور داشت. یعنی از یکی از سخت‌ترین و خطرناک‌ترین جبهه‌ها به جبهه دیگر می‌رفت. هر چقدر هم که اندازه خطر بزرگ بود، بدون چشم‌پوشی از نظم و انضباط جنگی، وظیفه‌اش را انجام می‌داد. بر این باورم که باید مقاومت و شخصیت او را عمیقا بررسی و درک کرد. زیرا تنها از این طریق می‌توانیم بفهمیم که این مقاومت با چه روحیه‌ای انجام می‌شود و با چه نوع فداکاری ادامه می‌یابد. به همین دلیل می‌خواهم از داستان شهید بریتان بگویم.

«آن تبهکار را مجازات خواهم کرد»

تاریخ دقیق را به یاد ندارم، اما روز هفتم یا هشتم مقاومت در سد تشرین بود. یکی از تبهکاران با یک موتورسیکلت به مناطق مسکونی اطراف سد نفوذ کرده بود. از بی‌سیم‌های نظامی اخطاری مبنی بر اینکه این تبهکار تلاش می‌کند از بین مبارزان عبور کند، پخش شد. در آن زمان من هم در فرماندهی هماهنگی تشرین بودم؛ شهید بریتان هم آنجا بود. در مکالمات بی‌سیم گفته شد که هیچ‌کس این تبهکار را ندیده است. اما پهپادهای شناسایی متعلق به دولت اشغالگر ترکیه در آسمان در حال پرواز بودند. این بدان معنا بود که حتی کوچکترین حرکتی نیز توسط دشمن شناسایی می‌شود.

با وجود این وضعیت، مبارزان منظم و منضبط عمل می‌کردند. دقیقا مشخص نبود که تبهکار کجا بود؛ در اطلاعیه‌های بی‌سیم گفته می‌شد که پنهان شده و دیده نمی‌شود. در این هنگام شهید بریتان بلافاصله سلاح خود را برداشت و گفت: «آن تبهکار را مجازات خواهم کرد.» فرماندهی هماهنگی تشرین به او گفت که نباید جای خود را نشان دهد و نباید وارد دید پهپادهای شناسایی شود. شهید بریتان مسئولیت بزرگی را بر عهده گرفت. ما پنج نفر در ساختمانی که در آن بودیم، حضور داشتیم و فرمانده هماهنگ‌کننده مقاومت نیز با ما بود. اگر شهید بریتان کوچکترین اشتباهی می‌کرد، پهپادهای شناسایی می‌توانستند جای او را شناسایی کنند و این می‌توانست منجر به تلفات زیادی شود. اما او نه تنها به زندگی خود، بلکه به زندگی فرماندهان و سایر مبارزان نیز فکر می‌کرد و بر اساس آن عمل می‌کرد.

شهید بریتان به سرعت جای خود را تغییر داد و به طبقه سوم ساختمان رفت. او از پنجره و پشت در بالکن با دقت به جستجو پرداخت. در پایان، متوجه شد که تبهکار پشت درخت بزرگی پنهان شده است. در آن هنگام صدای پهپادهای شناسایی بتدریج بیشتر می‌شد. مهمترین مسئله این بود که تبهکار را بدون دیده شدن توسط پهپادهای شناسایی از بین ببرد. من هم بلافاصله دوربینم را باز کردم و شروع به ضبط کردم. من و یکی از مبارزان ق‌س‌د پشت سر شهید بریتان منتظر بودیم. تبهکار هنوز دیده نمی‌شد. بریتان به من هشدار داد که به پنجره نزدیک نشوم؛ زیرا پهپادهای شناسایی می‌توانستند حتی کوچکترین حرکتی را نیز تشخیص دهند. در آن لحظه همه مبارزان از خطر آگاه بودند. شهید بریتان چند گلوله شلیک کرد و درگیری آغاز شد. از آنجا که محل حضور ما در در بلندی قرار داشت، تبهکار فرصتی برای شلیک به سمت ما نداشت. بریتان پس از شلیک چند گلوله دیگر گفت که تبهکار را زده است.

پیشاهنگی مقاومت قره‌قوزاق را بر عهده گرفت

بلافاصله به در بالکن نزدیک شدم و جسد را با دوربین ثبت کردم. مسئله اصلی این بود که پهپادهای شناسایی بریتان را شناسایی نکنند و تبهکار در اسرع وقت از بین برود. این مسئله پاسخی به یکی از سوالات پرتکرار در جنگ بود: «چگونه یک مبارز می‌تواند در منطقه‌ای که پهپادهای شناسایی بر فراز آن در حال گشت‌زنی هستند، حرکت کند و عملیاتی انجام دهد، آیا این امکان‌پذیر است؟» شهید بریتان با این عملیات خود ثابت کرد که این امر امکان‌پذیر است.

پس از اتمام وظیفه‌اش بازگشت و گفت: «این اولین عملیات من بود.» او برای اولین بار وارد درگیری می‌شد، اما با دقت و مسئولیت زیادی توانست تبهکار را از بین ببرد. شجاعت و نظم او برای من تجربه‌ای فراموش نشدنی بود. مدتی بعد از جبهه سد تشرین به جبهه قره‌قوزاق رفت. او می‌خواست تجربه‌ای که در تشرین به دست آورده بود را برای انجام پیشاهنگی در مقاومت قره‌قوزاق استفاده کند.

او پیشگام زنان عرب در صفوف ی‌پ‌ژ شد. او برای آزادی مردمش و به عنوان مبارزی از مبارزه برای آزادی زنان جاودانه شد. توصیف سختی‌های درون جنگ آسان نیست، اما آرامش، روحیه، عزم و خونسردی شهید بریتان تأثیر زیادی بر من گذاشت.