در انقلاب روژاوا صدها مبارز ی.پ.ژ مثل نیشا حضور دارند. زمانی پدرها و پسرها در سنگرها میجنگند و زمانی هم مادران و دخترانشان شانه به شانه همدیگر از شهرهایشان دفاع میکنند. همه یک دل شدند و برای محافظت از خاک خویش اسلحه به دوش گرفتند. اکنون هم این مقاومت ادامه دارد. خود را به عنوان نیروهای دفاع جوهری سازماندهی کردهاند، این نیرو از خلق تشکیل شده است. کسانی که در دفاع جوهری جای میگیرند پدر، پسر، مادر، خواهر و بستگان خانوادهها هستند. خلاصه اینکه از خانوادههای کوچک چند نفره تا خانوادههای بزرگ دهها نفره همه در صفوف ی.پ.ژ و ی.پ.گ جای میگیرند. مبارز ی.پ.ژ «نیشا» یکی از این مبارزان است. نیشا زنی ١٩ ساله است. او مادر است و یک دختر دارد. در زمان حمله رژیم تبهکار ترک و تروریستهای النصره برای اشغال عفرین همسر نیشا به صفوف ی.پ.گ پیوست. همسر نیشا به این نتیجه رسیده بود که اشغالگری رژیم ترک، حمله ترکها حمله به تمامی خلقهای منطقه است. حمله به خلق کورد، عرب، سریانیها و آسوریهاست. حمله به اتحاد خلقهای منطقه است. همسر نیشا تا آخرین نفس خود دوشادوش جوانان مقاومتگر عفرین ایستادگی کرد و پس از یک ماه از مقاومت عصر همراه با گروهی از همرزمانش به کاروان شهیدان راه آزادی پیوست. اراده و عزم همسرش و قهرمانی رفقای وی تأثیری شگرف بر نیشا بر جای گذاشت و تصمیم گرفت به صفوف مبارزان ی.پ.ژ ملحق شود. نیشا هدف از این تصمیم خود را صیانت از مبارزه شهیدان میداند. وضعیت دختر کوچکش در روزهای نخست او را با مردد کرد و به خود گفته بود که شاید این موضوع مانع از فعالیت موثر وی شود. پس از شرکت در دوره آموزش نومبارزان ی.پ.ژ با واقعیتهای زندگی آشنا میشود و دو دلی را کنار میگذارد. نیسا میگوید:"هر چه باداباد، من به عنوان زنی پیشاهنگ، برای آشنایی با حقیقت تلاش میکنم و در این راه به آموزش خود اهمیت میدهم، رهایی عفرین بزرگترین هدف من است."
"برای میهن و شهیدان باید بجنگم"
نیشا عگید بوتان مبارز ی.پ.ژ میگوید:"در جامعه زنان را برای تحصیل، ازدواج و تولد فرزند بزرگ میکنند. خانواده و دولت تأثیر بزرگی بر زنان دارند. خانواده من نیز بر این مبنا مرا به ازدواج درآوردند. اکنون دختری یکساله دارم. وقتی ازدواج کردم مقاومت عصر در عفرین آغاز شده بود. همسرم در مقاومت عفرین جای گرفت و بعد از یک ماه به شهادت رسید. بسیاری از رفقای وی نیز به شهادت رسیدند. شهادت آنان تأثیر بزرگی در زندگی من برجای گذاشت. هر اندازه خانواده میهندوست هم باشد نمیخواستند که به عنوان زن به ویژه به عنوان زنی که ازدواج کرده به نیروهای ی.پ.ژ ملحق شوم. اما زمانی که آنان نیز با ماهیت دشمن روبرو شدند تصمیم من را درک کردند. پس از مبارزهای که در برابر خانواده و سیستم به پیش بردم گفتم که اسلحه همسرم را بر دوش میگیرم و انتقام خونش را بگیرم. وقتی به صفوف ی.پ.ژ پیوستم در آغاز به توانایی خود شک داشتم، اما پس از آنکه با خط زن آزاد آشنا شدم من به نیروی نهفته در وجود خود پی بردم. با آشنایی با این شیوه از زندگی با خود پیمان بستم که لحظه به لحظه زندگیم را صرف میهن و خدمت به شهیدان کنم. من فهمیدم زمانی که هدف انسان بزرگ باشد هیچ چیزی نمیتواند مانع او شود."
"ما همچون سریانیها همیشه تنها مانده بودیم"
نیشا عگید بوتان در مورد آشنایی با مبارزان ی.پ.ژ میگوید:"من یک سریانی هستم و آشنایی زیادی با ی.پ.ژ و فلسفه رهبر اوجالان نداشتم. زیرا سریانیها همیشه تنها گذاشته شدهاند. خود را نه به عربها نزدیک کردهاند نه به کوردها. چگونه بگویم؛ همچون خلق سریان همیشه ما رها گذاشته بودند. اما زمانی که با فلسفه و اندیشههای رهبر آپو اشنا شدم، فهمیدم که ی.پ.ژ بر اساس چه معیارهایی تأسیس شده است. رهبری اتحاد خلقهایی که تا به امروز در چنگال قتلعام گرفتار بودهاند را فراهم کرد. در واقع این نقطه بسیار مهمی است و دلیل اساسی مشارکت جوانان از ملیتهای گوناگون نیز همین است. پیشاهنگی زنان بیش از هر چیزی توجه من را جلب کرد. زنان در این مبارزه در تمامی عرصهها پیشاهنگ هستند و نقش آنان هم تعیین کننده است. این برای من ارزش والایی دارد و نیرویی مضاعف به من میبخشد. اکنون هدف اصلی خود را رهایی شهر عفرین قرار دادهام. زیرا این گام گرفتن انتقام خون همسرم و تمامی شهیدان مقاومت عصر است. از اینرو تا پایان زندگی به جنگ با اشغالگران ادامه میدهم."