فیلم کوبانی نمایشی از قهرمانی‌ انسان معاصر در برابر هژمونی فاشیسم

فیلم کوبانی به ما نشان می‌دهد که پیشانگی انقلاب زن زندگی آزادی چگونه در زندان «آمد» و با مقاومت شهید سکینە جانسز، کمال پیر و هزاران شهید بە قلل رفیع زاگرس رسید، جرقه‌ خورد.

در روزهای اخیر مرکز فرهنگی خود مدیریتی روژئاوا فیلم کوبانی را کە حاصل کار و تلاش گروهی است برای دید عموم بە نمایش گذاشت.

این فیلم از چند جنبە حائز اهمیت است. ازیک‌طرف انقلابی کە توانست با رشادت جنگاوران خود از ارزش‌های والای انسان محافظت نماید و مانع از فروریزی این ارزش‌ها در ورطه نابودی شود. از طرف دیگر اثبات نمود کە جهت ماندگاری این ارزش‌ها مصمم بودە و انقلاب را تنها در چارچوب تغییری سیاسی و دست بە دست شدن حاکمیت نمی نگرد، بلکە  در برابر سیستم منفعت‌طلبانە سرمایەداری کە سعی دارد با تخریب ارزش‌های انسانی و تقلیل معنویات در حد خواستەهای غریزی، انسان را با ریزش اتوپیایی مواجە نمودە و بە هیچ‌گرایی برساند ، مبارزه نماید.

همە می دانیم فندامنتالیسم دینی کە در هیئتت داعش هبوط یافت نە تنها برآیندی اجتماعی نبود بلکە ضداجتماعی و بمانند   فندامنتالیسم های ورزشی و هنری تحت تأثیر ذهنیتی است که تلاش دارد انسان رباط گونە را  ایجاد نماید، این گرایش‌های تندروانە با تخریب ارزش‌ها سعی دارند انسان را از معنویات کیهانی و جهان‌شمول دور نمودە و با منفصل نمودن روح و بدن انسان را از قوه‌ی فکر کردن ساقط کنند. در مقابل با پارچه نمودن حقیقت و جایگزین نمودن خیال‌های شخصی و فرقه‌ای او را از حقیقت جهانی درو نموده و او را در راستای منافع کاذب به خدمت نظام سرمایه‌داری درآورد.

فیلم کوبانی روایت واقعی از مبارزانی است کە در حساس‌ترین شرایط و در جنگی نابرابر  مبارزە نمودند، آن‌ها جنگاورانی بودند که بە نمایندگی از وجدان جمعی انسان آزاد، ماشەی تفنگ‌هایشان را چکاندند. روایت قهرمانانی همچون شهید آرین میرکان کە   با عملیاتی فدایی استارت مقاومت را زد، او با این عملیات در بحبوحه‌ی درهم‌آمیختگی ترس و شجاعت ، خیانت و قهرمانی کە کماکان همچون دو همزاد با انسان می‌زیند، قهرمانی و شجاعت را برگزیدند.

فیلم کوبانی به ما نشان می‌دهد که پیشانگی انقلاب زن زندگی آزادی که در زندان «آمد» و با مقاومت  شهید سکینە جانسز، کمال پیر و هزاران شهید بە قلل رفیع زاگرس رسید. اینک چگونه در کوچە پس کوچەهای کوبانی و در شخصیت قهرمانانی چون شهید زهرا، آسمین و هم‌رزمی و رفاقت انقلابی شهدایی بمانند؛ موسی، ماسیرُ، ابو لیلا ، گَلهات و هزاران شهید تبدیل بە واقعیت حیات آزاد گشت. این رشادت‌ها، این فداکاری‌های بی‌دریغ بودند کە این سە واژەی هستی‌بخش را از سە کلمەی موزون تبدیل بە سە مفهوم ذهنیتی و مانیفست  تغییر پارادایمی نمود.

فیلم کوبانی را اگر از بعد دیگر مورد توجە قرار دهیم، بیانگر اعتمادبه‌نفس و تبلوری از زایش ملت دمکراتیک است. انقلاب و مقاومت مردمی در برابر فاشیسم سازمان یافتە بین‌الدولی، ، در حالی کە جهان در اوج ناامیدی  و دستپاچگی در مقابل داعش دست‌هایش را بە نشانە تسلیمت بالا بردە بود. این هم‌رزمان، این قهرمانان افسانه‌ای با کمترین امکانات  موجود  پرچم مقاومت را برافراشتند. آن‌ها پاسخ کوبنده‌ای به فاشیسم به رهبری  اردوغان و  آن‌هایی دادند که هر لحظە از سقوط کوبانی می‌گفتند و همەی راەها را بروی کوبانی بستە بودند، در مقابل از هیچ همکاری لجستیکی بە داعش دریغ نمی‌ورزیدند. این مقاومت همزمان با تسلیمت ناتو در مقابل داعشی بود کە در اروپا و در قلب ناتو در «شارلی ابدو» عملیات تروریستی انجام می‌داد. باراک اوباما رئیس‌جمهور ابرقدرت جهان می‌گفت: «حمایت از کوبانی اولویت استراتژیک ما نمی‌باشند». همە در مقابل داعش بە وحشت افتادە بودند و بە نوعی می‌خواستند با این نیروی ضد بشری کنار بیایند. اما در این هنگامەی تاریخی بافرمان بسیج عمومی رهبر «آپو»، برای نجات کرامت انسانی جنگاوران کوهستان و شهر یکی شدند. مرزهای خود ساختەی اشغالگران دیگر تاب مقاومت خلق انقلابی را نیاوردند و ازهم‌گسیخته شدند. صحنەی بی‌معنی شدن مرزها در زیر پای خلق انقلابی، درواقع لگدمال نمودن پیمان «سایکس – پیکو» و پایان «لوزان» بود. کوبانی تبدیل بە میعادگاه عاشقان آزادی شد و از هر بخش کوردستان و از هر ملتی باهم بر اساس ذهنیتی فراملی و فراقومی و فرا دینی جنگیدند و آزادی را بە ارمغان آوردند.

فیلم کوبانی کە از نسل فیلم‌های «سور »  روایت مقاومت خلق کورد در برابر فاشیسم اردوغان  و فیلم «چهاردهی تموز» مقاومت تاریخی زندانیان پ ک ک در برابر فاشیسم دولت ترکیه بعد از کودتای نظامی 12 سپتامبر بودە و نویدبخش شکل‌گیری سینمای نوین کوردی است.

 در میان کوردها کارگردانان و بازیگران زیادی داریم که شهرت جهانی  دارند از جملە: یلماز گونای، سلیم برکات، طه‌ها کریمی و بهمن قبادی و... بااین‌وجود تاکنون کورد ها صاحب سینمای خود نشده‌اند به عبارتی «سینما برای خود» را ندارند. مشکل اساسی این نوع سینما کاران نگاە از بیرون نسبت بە کوردها و جنبش آن‌ها هست، نگاە از بیرون نیز خود بە دو بخش تقسیم گشتە؛ دشمنانی کە از نگاە فاشیستی کردها را خطرناک دیدە و با زدن انگ تروریستی و یا دادن سیمایی ساده‌لوحانە و نوکرماب وی را مورد تمسخر قرار می دهند. در مقابل نگاهی کە تحت تأثیر مظلوم‌نمایی، زندگی‌ای مملو از تراژدی و ناامیدی را به نمایش می گذار و بیش از آن‌یکی موجب عدم اعتمادبه‌نفس شده و زمینه‌ی دیگر شیفتگی را ایجاد می‌کند، در این دو دیدگاه کورد و جهان‌بینی او حضور ندارد.. سینمایی که از بیرون به دنبال خود می‌گردد، از آینه‌ی دیگری به خود می‌نگرد و سعی دارد بدان شیوه هم خود را شکل دهد. درواقع بیانگر شخصیت ابژه گشته است و  این همان ضعیفه شدگی شخصیت کورد است که بایستی با آن مبارزه نمود.

 سینمایی کە نوید شکل‌گیری آن وجود دارد بازخوانی تاریخ مقاومتی است کە خلق کورد برای آزادی پشت سر گذاشتە و جهان‌بینی او نسبت بە حیات آزاد است. این سینما می‌تواند آرزوها و اتوپیاهای خلق کورد را در پیوند با سایر خلق‌ها بیان نماید، بدون اینکه برای خود ابرازی اقدام به آویزان شدن نماید. به خود اعتماد دارد و با صلابت توان رفاقت را داشته و خود را از وضعیت ابژه شدن خارج نمود و تبدیل به سوژه گشته.

درگذر فیلم دو سکانس برایم بسیار معنامند بودند، کە تقابل ذهنیت نگاە از درون را در مقابل نگاە از بیرون نشان می‌دهند.

سکانس دادوستد شهید ابو لیلا با فرماندهان دولت ترکیە و سکانس آزادی کوبانی و لحظەای کە هواپیماهای ائتلاف ضد داعش بر فراز کوبانی پرواز نمودند و نگاە و چهرەی  بی‌اعتنای شهید زهرا نسبت بە این مانورهای نظامی گویایی بسیاری از ناگفتەها بود.

آن‌هایی کە سینمای اشغالگران علل خصوص سینمای ایران را دیدە باشند هموارە کوردها را ساده‌لوحانی نشان دادەاند کە برای دشمن و در تعارض با منافع خود جنگیدەاند. فیلم‌های دوران جنگ ایران و عراق مملو از صحنەی مذاکرات پیشمرگەهای کورد با نیروهای ایرانی بودند، مهماتی کە تحویل می‌گرفتند در جنگ برادرکشی خرج می‌شد. اما این بار دولت اشغالگر ترکیە است کە بە دام مبارزان کورد افتاده و فریب می‌خورد و مهماتش بر ضد خودش بکار می‌رود. این تنها در یک سکانس سینمایی باقی نماندە، بلکە بیانگر شکاف بین دو جهان‌بینی است. جنبشی نوین کە کاملاً متفاوت با جنبش‌های کلاسیک کورد فکر می‌کند و سیاست ورزی می‌نماید، این جنبش توانستە کاراکتر مخصوص بە خود را خلق نماید. کاراکتری پویا که دارای اتوپیا و استراتژی است و بر همین اساس هم در موقعیت‌های متفاوت توان تصمیم‌گیری بر اساس منافع خود را دارد، کاراکتری سیاسی است که تحت تأثیر منافع شخصی و زودگذر قرار نمی گیرد، از دشمن نهراسیده و تا به پایان نسبت به اهداف و آرمان‌هایش وفادار است. شهید ابو لیلا از آن معدود کاراکترهایی است که برخلاف بسیاری از روسای عشیره‌ای و کلاسیک  عمل می‌کند،که منعت خانوادگی را مقدم بر منفعت ملی می‌دانند. دشمن با علم بر وضعیت خانوادگی شهید ابو لیلا و اسیربودن  برادرش در دست داعش و نیز با شناختی که از کاراکتر کورد کلاسیک دارد دست بر روی این نقطه‌ضعف می‌گذارد. اما معلوم است که جنبش نوین چنین کاراکتری را پشت سر نهاده و این بار دشمن است که از این رودست خوردن به خود می‌پیچد، بدون شک این صحنه دل بسیاری از تماشاچیان را شاد نموده، آن‌هایی که همواره با دیدن این صحنه‌ها از کورد بودن خود شرم می‌نمودند و به خود می‌پیچیدند.

در سکانس دوم و آزادی کوبانی، همە می‌دانیم تا زمانی کە جنگاوران کوبانی در مقابل داعش موفقیت‌هایی را کسب ننمودند و توازن جبهە را برضد داعش بر هم نزدند هیچ نیرویی و هیچ دولتی نە آشکارا و نە در خفا جرئت مشارکت در جنگ ضد داعش را نداشت. اما زمانی کە جنگاوران کوبانی کنترل جنگ را به دست گرفتند و به‌سوی پیروزی گام برداشتند همە برای اینکە از این پیروزی سهمی داشتە باشند و از قافلە عقب نمانند وارد میدان شدند. شهید زهرا و جنگاوران کوبانی هم با وفق بر این مسئلە نگاهی حاکی از بی‌اعتنایی بە نمایش نظامی ائتلاف ضد داعش دارند. نگاە آن‌ها بیانگر اعتماد بە نفسی است کە برای پیروزی جز به خود و نیروهای دمکراتیک خلقی به کس دیگری امید نە بستەاند. این در تضاد با همان صحنەهایی است کە کوردها از بیرون دنبال ناجی خود می‌گردند. همە فیلم "لاک‌پشت‌ها پرواز می‌کنند" ساختە بهمن قبادی را دیدەایم، زمانی کە هلیکوپترها بر فراز مردم پرواز می‌کنند و خبر سقوط صدام را پخش می‌کنند. مردم و پیشمرگەهایی کە سال‌ها بر ضد صدام مبارزە نمودند با این خبر شروع به شادی و پایکوبی می‌کنند و  جورج بوش را «کاک بوش» صدا می‌زنند و زبونانە از او تشکر می‌کنند. این دیدگاهە به بیانگر عدم اعتمادبه‌نفس  ناسیونالیسم کلاسیک کورد است که بعد از سال‌ها مبارزە توان گذار از آن را نداشتە و هموارە بە دنبال ناجی از بیرون است. ما اینک با جنبش و نسل نوینی از سینما و هنر کورد روبرو هستیم کە ضمن همبستگی باهنر انقلابی و انسانی  ارزش جهانی را پاسداری نمودە و اعتماد بە نفس ایجاد می‌نماید.

فیلم کوبانی بمانند هر فیلم دیگری انتقاداتی بر آن وارد است کە بعضی فنی می‌باشند و من شخصاً بە دلیل عدم آگاهیم نسبت بە فن سینما از آن می‌گذرم و بە متخصصین این بخش واگذار می‌کنم. اما از بارزترین انتقادهای واردە به این فیلم عدم برجستە نمودن اتحاد دمکراسی خلقی در سطح جهان است،کە برای همبستگی باکوبانی ایجاد شدە بود. در آن روزها کوبانی دیگر تبدیل بە جهانی از اتوپیای آزادیخواهان شدە بود. کمپین "کوبانی تنها نیست" مرزها را درنوردیدە بود و در آن زمان قلب وجدان انسانیت در کوبانی می‌تپید. این بعد به‌صورت آشکاری در فیلم فوق غایب بود. لازم است سینمای «برخودان» جهت رسیدن بە هدف خود و رسالتی کە بر عهدە دارد از ابعاد فلسفی، جامعەشناسی، روانشاسی و هنر موردانتقاد و چکش‌کاری قرار گیرد. زیرا جامعه‌ی کوردستان و آزادیخواهان احتیاج به سینمایی با رویکرد فکری خود رادارند. انقلابی که نتواند هنر مختص به خود را ایجاد نماید امکان جاویدان شدن را ندارد.

جا دارد از تمامی کسانی کە در تهیه این فیلم تلاش نمودەاند تشکر نمایم و در مقابل تمامی شهدا و جنگاوران آزادی کوبانی سر تعظیم فروآوریم کە بە حق خالقان واقعی هنر انقلابی خود آن‌ها بودند.