بحران چندوجهی در ایران: آلودگی هوا، قطعی‌های برق و گاز، و تبعات آن

قبل از هر چیز با پیش‌برد این درک و ایجاد تحول ذهنیتی در این راستا، ضمن خلاص شدن از شر سیاست‌های منفعت‌گرای مادی دولت-ملت می‌توان جامعه‌ای دموکراتیک، اکولوژیکی و آزادی‌خواهی زنان را برساخت.

ایران در سال‌های اخیر با بحران‌های متعددی در حوزه انرژی و محیط زیست دست و پنجه نرم می‌کند که زندگی روزمره شهروندان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. آلودگی هوا، قطعی‌های مکرر برق و کمبود گاز، سه ضلع این بحران هستند که ریشه در مسائل ساختاری، مدیریتی و سیاسی دارند.

آلودگی هوا؛ تهدیدی خاموش برای سلامت شهروندان

آلودگی هوا به ویژه در شهرهای بزرگ ایران به یک معضل دائمی تبدیل شده است. عواملی مانند فرسودگی ناوگان حمل و نقل، کیفیت پایین سوخت، توسعه بی‌رویه صنایع و عدم اجرای صحیح قوانین محیط‌زیستی در تشدید این آلودگی نقش دارند. در زمستان‌ها به دلیل وارونگی هوا، این آلودگی به اوج خود می‌رسد و منجر به تعطیلی مدارس، ادارات و افزایش مراجعه به مراکز درمانی می‌شود. بیماری‌های تنفسی، قلبی و عروقی، سرطان و کاهش کیفیت زندگی از جمله پیامدهای مستقیم آلودگی هوا هستند.

قطعی‌های مکرر برق؛ اختلال در زندگی روزمره و اقتصادی مردم

قطعی‌های مکرر برق، به خصوص در فصول گرم سال، مشکلات زیادی را برای شهروندان به وجود آورده است. این قطعی‌ها علاوه بر ایجاد اختلال در زندگی روزمره، به کسب و کارها، تولیدات،صنعت، کشاورزی و بعد معیشتی مردم نیز ضربه می‌زند. از آنجا که مقامات دولتی دلایل قطعی برق را به کمبود آن و شرایط کلی و بالاخص مصرف زیاد مردم مرتبط می‌کنند، ولی فرسودگی نیروگاه‌ها، عدم سرمایه‌گذاری کافی در توسعه زیرساخت‌های تولید برق و فروش آشکار و پنهانی برق به کشورهای دیگر در راستای کسب سود از دلایل اساسی این معضل هستند که تاوان آن را مردم پس می‌دهند.

عدم اجرای سیاست‌های بهینه‌سازی مصرف و عدم اطلاع‌رسانی کافی به مردم در چارچوب مدیریت نامناسب مصرف نیز دلیلی دیگر بر پیدایش چنین معضلی می‌باشد.

قطعی و افت فشار گاز: بحرانی در فصل سرما

کمبود گاز به ویژه در فصل زمستان به یک مشکل جدی تبدیل شده است. این کمبود منجر به قطعی گاز خانگی، تعطیلی صنایع و استفاده از سوخت‌های جایگزین مانند مازوت در نیروگاه‌ها شده که خود عامل تشدید آلودگی هواست. دلایل اصلی کمبود گاز عبارتند از:

شاید سرمای هوا و افزایش تقاضای خانگی و صنعتی در افزایش مصرف گاز بعنوان یک علت تعریف شود ولی این تنها بخشی جزئی در پیدایش چنین معضلی می‌باشد.

فرسودگی تاسیسات، تحریم‌ها و عدم مدیریت صحیح در تولید و توزیع گاز نیز از عوامل بوجود آورنده‌ی چنین مشکلی هستند، ولی عامل اصلی در اینجا که بسیار مورد انتقاد نیز قرار می‌گیرد، صادرات بدون وقفه گاز به کشورهای دیگر با هدف کسب سود است که این نیز در حالی است که نیازهای داخلی تامین نمی‌شود.

پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این بحران:

این بحران چندوجهی پیامدهای گسترده‌ای بر جامعه ایران داشته است که می‌توان در چارچوبی کلی خلاصه کرد:

- قطعی برق و گاز، تعطیلی کسب و کارها، تعطیلی مدارس و افزایش هزینه‌های زندگی، فشار زیادی بر معیشت مردم وارد کرده است.

- آلودگی هوا و مشکلات ناشی از آن، سلامت شهروندان را به خطر انداخته و هزینه‌های درمان را افزایش داده است. آمارها و اظهارات رسمی مقامات دولتی که هر چند تمام واقعیت را پوشش نمی‌دهد، نشان می‌دهد که آلودگی هوا یک معضل جدی بهداشتی برای مردم ایران به بار آورده است.

مردم ایران در برابر این وضعیت که همزمان بر مشکلات دیگر اضافه شده، اعتراضات مسالمت‌آمیز خود را بدون وقفه در کف خیابان‌ها و یا به طرق دیگر نشان داده و می‌دهند. بی‌مسئولیتی مقامات در برابر مطالبات برحق مردم نیز خشم مردم را دوچندان کرده است. 

عدم شفافیت در اطلاع‌رسانی و عدم ارائه راه‌حل‌های مؤثر از سوی مقامات دولتی نیز اعتماد عمومی را زیر سوال برده است.

در رابطه با راه‌حل‌های احتمالی نیز باید گفت که تنها راه‌حل ایده‌ال برای گذار از این معضلات ساخت جامعه‌ای دموکراتیک و اکولوژیک در چارچوب ملت دموکراتیک است که توسط رهبر آپو ارائه شده است. علی‌رغم وجود فرصت‌های کم، وجود تحریم‌ها و حملات مداوم دولت اشغالگر ترکیه و تبهکارانش به سرزمین روژاوا (شمال و شرق سوریه)، نمونه‌ی عملی آنرا می‌توان در روژاوای کوردستان مشاهده کرد.

بنابراین قبل از هر چیز با پیش‌برد این درک و ایجاد تحول ذهنیتی در این راستا، ضمن رهایی از شر سیاست‌های منفعت‌گرای مادی دولت-ملت می‌توان جامعه‌ای دموکراتیک و اکولوژیکی را برساخت.