شکست جبهه فاشیسم در انتخابات ترکیه
دیگر جبهه فاشیسم در ترکیه به سرکردگی آکپ-مهپ و اردوغان و باغچلی رو به افول قرار دارد، لازم است اجازه داده نشود که دوباره به حالت اولیه خود برگردد.
دیگر جبهه فاشیسم در ترکیه به سرکردگی آکپ-مهپ و اردوغان و باغچلی رو به افول قرار دارد، لازم است اجازه داده نشود که دوباره به حالت اولیه خود برگردد.
برگزاری انتخابات شهرداریها در ترکیه مورخ ۳۱مارس ۲۰۲۴، به همراه خود تغییرات بسیاری به همراه داشت که تاحدی احتمال آن پیشبینی میشد. لازم بود که این تغییرات در زمان انتخابات ریاست جهموری مورخ ۲۰۲۳ انجام میشد، اما به دلیل ناتوانی و تفرقه میان جبهه اپوزوسیون، نشد که جبهه فاشیسم در ترکیه در آن زمان شکست بخورد.
از طرفی دیگر پیروزی جبهه فاشیسم در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه به سرکردگی اردوغان با اختلاف آرایی کم، نشان داد که عمر حکومت اردوغان-باغچلی پا به افول نهاده است.
ائتلاف جمهوری که متشکل از احزاب آکپ، مهپ، حزب بزرگ و حزب رفاه نو میباشد که در اساس خود دارای یک بنیاد و یک نگرش هستند. اما در انتخابات نیروی خود را چند برابر ساخت و با لیست مستقل در انتخابات شرکت کردند. طرف اپوزوسیون با سرکردگی جهپ با یکدیگر هماهنگ نبودند و در پایان انتخابات ریاست جمهوری و شکست کمال قلیچدار اوغلو به طور کامل آن جبهه متلاشی شد و هر کس دوباره به راه قبلی خود بازگشت. بخصوص حزب ایا که با سرکردگی مرال آکشنر همیشه در برابر جهپ به موضعگیری میپرداخت اما نتوانست چیزی بدست آورد و کاملا برعکس حزبش با تفرقه و فروپاشی روبرو شد.
به دلیل نتایج انتخابات ریاست جمهوری ترکیه انتقادات بسیاری به ائتلاف رنج و دمکراسی که حزب هدپ آن را پیشاهنگی میکرد وارد آمد، حزب چپ سبز در انتخابات شرکت کرده بود، که آن هم دارای کاندیدی برای انتخابات ریاست جمهوری نبود، در عینحال نتوانست از آن ائتلاف محافظت کند، برای همین هم به بخشی از ائتلاف میز شش طرفه تبدیل شده بود بدون اینکه جایگاه لازمه آن مشخص باشد. در عینحال مشخص نبود که میز شش طرفه چه چیزی را قبول کرده و تفاوتها کدام هستند، به ویژه حضور شخصیتی ملیگرا و شوونیستی به مانند مرال آکشنر و حزب ایا همه را نگران ساخته بود.
بدلیل اینکه اردوغان سلاح قانون و حقوق را هم به مانند یک کارت فشار درمقابل طرفین دمکراتیکخواه، آزادیخواه و نیروهای کوردستانی در باکور کوردستان و ترکیه بکار میبرد، چنین کرده بود که لازم است هدپ خود را محدود گرداند، همچنین حزب چپ سبز نیز یک پروژه محدود برای مبارزه آزادی و دمکراسی در ترکیه بود، به همین دلایل لازم بود که یک تغییر بنیادین در سازماندهی و سیاست ایجاد شود. در نتیجه یک کنگره، حزب برابری و دمکراسی خلقها (دم پارتی) تشکیل شد، که تونجر باکرهان و تولای هاتیم اوغلاری به عنوان ریاست مشترک آن برگزیده شدند. که این نیز اشتیاقی دوباره به جبهه آزادی و دمکراسی و حیات مشترک دمکراتیک خلقها در باکور کوردستان و ترکیه بخشید. از طرفی دیگر همراه با فرارسیدن انتخابات شهرداریها به عنوان اولین آزمون جنبشهای آزادیخواهی خاورمیانه و کوردستان برای مشخص کردن کاندیدهای ریاست مشترک شهرداریها، دم پارتی انتخاباتی داخلی صورت داد، با مشارکت بیش از صدهزار نفر از اعضای شهر و شهرکها، اکثریت کاندیدها به شیوهای دمکراتیک انتخاب شدند، بجز چند مورد جزئی( بمانند آن شخصی که در باتمان انتخاب شده بود اما بسیار بیمعیار و به دور از فرهنگ ملت دمکراتیک و آزادیخواهی زنان بود) که آنهم با موضعگیری روبرو شده و از دم پارتی اخراج شد. در نتیجه دم پارتی با روحیه و اشتیاقی فراوان خود را برای انتخابات شهرداریها در ترکیه و باکور کوردستان آماده ساخت.
در تمام انتخابات لازم است که توافقاتی انجام شوند، باری دگر دم پارتی با جهپ توافقاتی انجام داد، اما این بار به شیوهای نوین که توازن در میان آنها وجود داشته و با عنوان ائتلاف در شهرها، بدین معنا که در کدام شهر و اینکه لازم است چگونه از یکدیگر پشتیبانی کنند، همچنین پس از انتخابات چگونه با یکدیگر به کار بپرذازند، که این هم تا حدی نتیجه بخش بود، بخصوص اجازه داده نشد که کلانشهرهایی بمانند استانبول، ازمیر، آنتالیا و مرسین یکبار دیگر به دست آکپ و اردوغان بیفتند. همچنین در کوردستان هم علیرغم تمام حیله، جعل و حتی انتقال رای دهندگان متقلب نیز به کلی دم پارتی پیروزی چشمگیری داشت.
دم پارتی دارای میراثی بیش از ۳۰ سال مبارزه دمکراتیک خلق کورد و نیروهای آزادیخواهی ترکیه است که صاحب آزمونهای بسیاری میباشند، از طرفی دیگر ریاست مشترکهایی که صاحب تجربه و مبارزه مهمی هستند که سالها وقت برای رهیافت مسئله کورد و دمکراتیک کردن ترکیه برایش گذاشته و بدان پرداختهاند. بخصوص در مدتی نه چندان دور تونجر باکرهان در شهر سرت هم دارای تجربه ریاست مشترک بوده است همچنین تولای هاتیم اوغلاری که اصلیت وی عرب میباشد از قشر چپ و سوسیالیستی میباشد، که این موارد نیز با خود نیروی سیاسی، خودمدیریتی و باور بیشتری ایجاد ساخت.
نتیجه این انتخابات در ترکیه به مثابه یک رخداد جدید لازم است مورد ارزیابی قرار گیرد، بدلیل اینکه اکنون آکپ به دومین حزب تنزل پیدا کرده است، همچنین حزب ایا و مهپ بسیاری از خرده احزاب نژادپرست و فاشیستها، روزهای پایانی عمر خود را پشتسر میگذارند. از طرفی دیگر جهپ به مثابه اولین حزب در سطح تمام ترکیه موفقیت بدست آورده است. در سطح کوردستان هم همانطور که از مراسمات جشن نوروز و گردهماییهای انتخابات و شعارها مشخص بود، دم پارتی جایگاه اولین حزب را بدست آورد، آن کوردی که راه و روش رهبر آپو را پذیرفته است و عملی میسازد شایسته پیروزی است. دیگر نقشهی سیاسی باکور کوردستان و ترکیه به سوی تغییرات و تحولات میرود، باید نیروهای آزادیخواه و دمکراتیک این تغییرات را به پیروزی قطعی متحول سازند.
طرفین دیگری هم به مانند نیرو در پس نتایج این انتخابات پا به عرصه میگذارند، مثل حزب رفاه نو که نمیشود به راحتی از کنارش گذر کرد، زیرا که فاشیستی به مانند اردوغان در این مکتب رشد کرده است، برای همین هم لازم است اجازه داده نشود شعبه کوردستان آنان خود را به نیرویی موثر تبدیل کند بخصوص که اکنون شهردای شهر رحا را نیز بدست آوردهاند.
نقش پدک در عراق به مثابه ضد میهنی و کوردستانی بودنش هنوز هم ادامه دارد، در طول ۲۲ سال عمر آکپ و اردوغان، پدک با تمام وجود در این مدت از آنان پشتیبانی به عمل آورده است، حتی چندین بار مسعود و نچیروان برای تبلیغات و کسب آرا به باکور کوردستان رفتهاند. همانگونه هم چندین بار مسعود، برخی رؤسای مزدور عشایر در باکور کوردستان را و صلاحدین را فراخواند تا به اردوغان رای بدهند. در مدت این دو انتخابات اخیر پدک با همکاری و همدستی با اردوغان قصد دارند حزبالکنترایی که دستش به خون کوردهای میهندوست در دهه ۹۰ میلادی آلوده است را از نو تحت نام هوداپار زنده سازند، در زیر نام اسلام و محافظهگرایی آنان را دوباره سازماندهی کنند. در این انتخابات اخیر هم دوباره پدک به مدت یک ماه رسانهها و تلویزیونهای خود را به استانبول برده بود برای اینکه موفقیتهای اردوغان را تبلیغات کند. به همراه پدک نیروهای به اصطلاح اسلامی هم در باشور کوردستان به ارگان آکپ و حزبالکنترا مبدل شدهاند و شبانه روز به تبلیغات آنان میپردازند. همانگونه که تهدید حزبالکنترا به عنوان یک نیروی تبهکار، ضد کورد، ضد آزادی زنان، ضد دمکراتیک و ضد حیات مشترک دیده میشود باید نقش پدک و آن نیروهای به اصطلاح اسلامی هم بدین صورت دیده شود که به عاشقان قاتل کوردها، انقلابیها و آزادیخواهان مبدل شدهاند.
طرفهای دیگر علیرغم اینکه نتوانستند از نیروهای آزادیخواه پشتیبانی به عمل آورند اما خود را نیز به مانع مبدل نکردند چونکه آنان به اندازهای که در رسانههای خود از اردوغان و فاشیسم صحبت میکردند، نصف آن هم از جبهه دمکراسی اخبار و پشیبانی خود را اعلام نکردند، باید گفت که شکست دادن جبهه فاشیسم به سرکردگی اردوغان تنها وظیفه دم پارتی و جنبش آزادی کوردستان نیست، بلکه وظیفه تمام نیروها و طرفین ملی و میهنی است. باشور کوردستان در این وضعیت ناهموار که امروزه شاهد آن است دلیل اصلی اشغالگری و حملات سلطهورزانهی اردوغان است. این درست است که پدک و طرفین به اصطلاح اسلامی به بخشی از جبهه فاشیستی مبدل شده و به همین دلیل مرگ خود را به مثابه مرگ جبهه فاشیستی میبینند. اما لازم است جبهه ملی، دمکراتیک و آزادیخواهی در باشور کوردستان جسورانهتر به میدان آمده و نگذارد به هیچ طریقی آکپ، پدک، حزبالکنترا و نیروهای به اصطلاح اسلامی خود را بر باشور کوردستان و عراق تحمیل کنند.
دیگر جبهه فاشیسم در ترکیه با سرکردگی آکپ-مهپ و اردوغان و باغچلی رو به افول قرار دارد، لازم است اجازه داده نشود که دوباره به حالت اولیه خود برگردد. برای همین هم نیروهای آزادیخواه و دمکراتیک با پیشاهنگی زنان و جوانان باید به این ظلم و ستم آکپ و اردوغان پایان دهند که به علت جنگ، آشوب، اشغالگری، سرکوب، فقر و گرسنه کردن، به قتل رساندن زنان، بیکاری، مهاجرت اجباری و آوارگی جامعه مبدل شده است. دمکراتیک شدن ترکیه به تغییرات تاریخی در خاورمیانه منجر خواهد شد، بخصوص به دلیل اصلی برای رهیافت مسئله کورد مبدل خواهد شد. دمکراتیک شدن ترکیه وظیفه اساسی دم پارتی و تمام نیروهای آزادیخواه است به عبارت دیگر آن فرد معلوم الحالی که میگفت کوردها به دمکراتیک کردن ترکیه چه کار دارند، کوتاه ترین جوابی که بتوان داد اینست که بدون دمکراتیک شدن ترکیه، مسئله کورد در باکور، باشور و روژاوای کوردستان به راهحل نخواهد رسید به دلیل اینکه مانع اساسی در برابر مسئله کورد و حیات مشترک خلقها در خاورمیانه، دولت فاشیست ترکیه است. برای همین هم با ایجاد تغییرات در ترکیه، عصری نوین در خاورمیانه و کوردستان آغاز خواهد شد.